برچسب ها :
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پایگاه مقاومت جنگ نرم یک بسیجی عاشق و آدرس movahed-danesh.LoXBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 116
بازدید هفته : 690
بازدید ماه : 618
بازدید کل : 66071
تعداد مطالب : 735
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1
تشییع پیکر مطهر سردار شهید حسین رضایی در اصفهان
پیکر مطهر سردار حسین رضایی، شهید مدافع حرم اهلبیت(ع) با حضور مردم شهیدپرور اصفهان تشییع شد. به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، ساعاتی پیش پیکر مطهر سردار حسین رضایی شهید مدافع حرم اهلبیت(ع) با حضور مردم شهیدپرور اصفهان، مسئولان استانی و شهری و همچنین نیروهای نظامی و انتظامی در میدان گلستان شهدای اصفهان تشییع و به خاک سپرده شد. سردار شهید حسین رضایی که از لشکر 14 امام حسین(ع) به صورت داوطلبانه برای دفاع از حریم اهلبیت(ع) به سوریه رهسپار شده بود، توسط تروریستهای تکفیری به شهادت رسید. مراسم وداع با پیکر مطهر این شهید شامگاه شنبه 17 بهمنماه در مسجد امام حسین(ع) واقع در خیابان رودکی با حضور عموم مردم و خانوادههای شهدا برگزار شد.
سردار حسین رضایی از نیروهای مستشاری ایران در دفاع از حرم اهلبیت علیهم السلام در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
رزمندگان دلاور مسلمان از اقصی نقاط جهان برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) به صورت داوطلبانه حضور مستشاری در سوریه پیدا میکنند.
بنا بر اخبار واصله، در چند روز گذشته سردار حسین رضایی از نیروهای مستشاری ایران مدافع حرم اهلبیت در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
مراسم وداع با پیکر این شهید مدافع حرم، امشب همراه با نماز مغرب و عشاء در مسجد امام حسین (ع) خیابان رودکی اصفهان برگزار میشود.
مراسم تشییع این شهید بزرگوار دوشنبه ۱۹ بهمن ماه ساعت ۹ صبح از میدان فیض اصفهان به سمت گلستان شهدا اصفهان می باشد.
سردار حسین رضایی دهمین شهید از لشکر ۱۴ امام حسین (ع) اصفهان است.
انتهای پیام/
به گزارش مشرق به نقل از شبکه سومریه، ستاد جنگ رسانه نیروهای عراقی روز یکشنبه از هلاکت ده ها نفر از تروریست های داعش در پی انهدام یک پایگاه این گروه تروریستی در غرب الرمادی در بمباران هوایی خبر داد.
این ستاد اعلام کرد که نیروی هوایی ارتش بر اساس اطلاعات نیروهای امنیتی یک پایگاه آموزشی عناصر تروریستی داعش را در شمال شرقی هیت واقع در غرب الرمادی بمباران کرد. در پی این بمباران پایگاه مذکور منهدم گردیده و ده ها تروریست به هلاکت رسیدند و سلاح ها و تجهیزات آنان نابود شد.
از سوی دیگر «سامی العارضی» فرمانده عملیات ویژه سوم نیروهای مبارزه با تروریسم اعلام کرد که نیروهای امنیتی از صبح شنبه ۱۲۵۰ غیرنظامی را از منطقه جویبه در شرق الرمادی تخلیه کرده اند. وی تصریح کرد که بیشتر این غیرنظامیان را زنان، کودکان و افراد سالخورده تشکیل می دهند و به منظور ارائه خدمات به مرکز الرمادی منتقل شده اند تا بعد از آن به یکی از اردوگاه های ویژه آوارگان در الحبانیه فرستاده شوند.
لازم به ذکر است که عملیات نظامی در استان الانبار عراق به منظور بیرون راندن عناصر تروریستی داعش و آزادی آندسته از مناطق این استان که هنوز تحت سیطره این گروه تروریستی است ادامه دارد.
در همین حال «محمود السورجی» مسئول رسانه ای نیروهای بسیج ملی عراق روز یکشنبه در خبر تاییدنشده ای از اعدام بیش از ۳۰۰ نفر در موصل توسط داعش خبر داده و اظهار داشت که تمام این افراد از نیروهای پلیس، ارتش و فعالان مدنی هستند.
السورجی گفت: گروه تروریستی داعش بیش از ۳۰۰ نفر را در شهر موصل با گلوله اعدام کرده است و تمام این افراد از عناصر پلیس، ارتش و فعالان جامعه مدنی هستند.
وی با بیان اینکه این اعدام ها نشان دهنده هراس داعش از خیزش مردمی علیه این گروه تروریستی در موصل است، تصریح کرد که داعش با وضعیت متشنجی در موصل مواجه است.
لازم به ذکر است که شهر موصل از ماه ژوئن ۲۰۱۴ تحت سیطره گروه تروریستی داعش درآمده و در نتیجه اقدام این گروه برای اعمال دیدگاه های تندروانه خود از بحران امنیتی و انسانی بسیاری رنج می برد.
به گزارش مشرق به نقل از النشره، نظامیان ارتش عراق همچنان به پیشروی های گسترده خود در حومه استان حلب ادامه می دهند.
بر اساس این گزارش، به دنبال این پیشروی ها ارتش سوریه موفق شد کنترل کامل روستای «کفین» واقع در حومه حلب را در دست بگیرد.
شاهدان عینی اعلام کردند که ارتش سوریه در جریان تسلط بر این روستا شماری از تروریست های تکفیری را به هلاکت رساند.
رسانه های عربی اعلام کردند که ارتش سوریه با سیطره بر روستای «کفین» به ۶ کیلومتری منطقه «تل رفعت» در حومه حلب رسیده است.
از سوی دیگر، نیروهای مبارز کُردی نیز بر روستای «مرعناز» واقع در حومه شمالی حلب مسلط شدند.
این در حالی است که برخی رسانه ها از توافق قریب الوقوع ارتش سوریه با گروه های مسلح در مناطق «ابطع» و «داعل» در حومه درعا برای عقب نشینی این گروه ها از آنجا خبر می دهند.
در همین حال، رسانه های سوری از وقوع درگیری شدید میان تروریست های داعش و نیروهای مبارز کُرد در حومه استان الرقه خبر می دهند.
این در حالی است که جنگنده های ارتش سوریه مواضع تکفیری ها در حومه استان دیرالزور را بمباران کردند.
به گزارش مشرق به نقل از خبرگزاری سبأ، یک پایگاه هوایی رژیم سعودی امروز دوشنبه هدف حمله موشکی ارتش یمن قرار گرفت.
بر اساس این گزارش، در این حمله، ارتش یمن به وسیله دو موشک بالستیک پایگاه هوایی «خمیس مشیط» را هدف قرار داد.
شاهدان عینی اعلام کردند به دنبال این حمله شماری از نظامیان سعودی اقدام به فرار از پایگاه «خمیس مشیط» کردند.
از سوی دیگر، حملات هوایی بی وقفه سعودی ها علیه مردم بی دفاع یمن همچنان ادامه دارد.
در ادامه این حملات، جنگنده های سعودی مناطقی در استان «البیضاء» را هدف سنگین ترین حملات هوایی قرار دادند.
به گزارش مشرق، خبر شهادت سه تن از پاسداران ایرانی در سوریه اعلام شد.
"ابوذر داوودی" اهل شهرستان "رستم" در استان فارس، "ستار اورنگ" اهل شهرستان "بویراحمد" در استان کهگیلویه و بویر احمد و "حسین رضایی" اهل شهر اصفهان در نبرد با تروریست های تکفیری در استان حلب به فیض شهادت نائل آمدند.
پیکرهای مطهر این شهدای دلاور طی روزهای آتی در مناطق مختلف کشور تشییع خواهد شد.
این پاسداران دلاور طی عملیات شکست محاصره شهرهای نبل و الزهرا به شهادت رسیدند.
شهرهای نبل والزهرا که در حومه شمالی استان حلب واقع است، محل زندگی شصت هزار تن از شیعیان اثنی عشری سوریه می باشد و محاصره این دو شهر شیعه نشین چند روز پیش شکسته شد.
شهید "ابوذر داوودی"
شهید "ستار اورنگ"
شهید "حسین رضایی"
به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، معارضان سوری از طریق شنود مکالمات ارتش بشاراسد فهمیده اند که عملیات بزرگ آزادسازی حلب با محوریت ایران، از ریف جنوبی حلب آغاز می شود و طبق برنامه قرار است در مرحله نخست، فرودگاه کویرس و شهرهای نبل و الزهرا کاملا از محاصره خارج شوند. در صورت موفقیت فاز نخست، پیشروی به سمت شمال ادامه خواهد یافت. / انتخاب
نیروهای ویژه آمریکایی ام سیاف را طی یکی ازعملیاتهای کوماندوها که با هدف بازداشت "ابوسیاف" همسر وی انجام شده دستگیر کردند.
ابوسیاف، فرماندهی عملیات داعش را با هدف کنترل بر منابع نفت وگاز در مه گذشته برعهده داشت اما این عملیات با کشته شدن وی و بازداشت همسرش پایان یافت. در این عملیات کامپیوترها، گوشیهای همراه و اسنادی که نشان دهنده نحوه دستیابی داعش به بودجه مورد نیاز خود و نیز هزینه روزانه دو میلیون دلاری اش به دست آمد.
"ام سیاف" عالی رتبه ترین زن عضو داعش در زندانهای آمریکا محسوب میشود که در حال حاضر برای تخلیه اطلاعات و تطابق آن با اطلاعات به دست آمده از کامپیوترهای ضبط شده، در عراق به سر می برد.
طبق گزارش روزنامه دیلی پست آمریکا چهار تن از مسئولان وزارت دفاع آمریکا اتفاق نظر دارند، ام سیاف در به کارگیری زنان و تشکیل شبکهای از زنان فعال و مبارز داعشی نقش رهبری داشته است.
یکی از مقامات عالی رتبه وزارت دفاع آمریکا نیز اعلام کرد: ام سیاف یکی از مشاوران اصلی داعش بوده است و اطلاعات بسیاری از این تشکیلات دارد. در تشکیلات داعش، زنان تابع رتبه همسران خود هستند و به این ترتیب هرچه رتبه همسران آنان در تشکیلات بالاتر رود همسر وی بیشتر از عملیاتهای گروه مطلع میشود.
یکی از مقامات عالی رتبه آمریکایی که کار بازجویی از ام سیاف را برعهده دارد گفت: ام سیاف بخشی از زنجیره رهبری نظامی داعش بوده است. وی در طراحی برنامههای گروه نقش داشته است گرچه او نقش رهبری نداشته اما مسلما یکی از شخصیتهای تاثیرگذار گروه بوده است.
طبق اسنادی که نیروهای ویژه آمریکا منتشر کردهاند ام سیاف در راه اندازی شبکهای داخلی زنان داعش نقش داشته است.
البته ام سیاف اولین زنی نیست که از داعش اطلاعاتی در اختیار دارد پیش از او نیز تعداد زیادی از زنان عضو داعش از این گروه جدا شده بودند که برخی از آنان درباره نحوه عضو شدنشان و یا سفر به کشورهای تحت تصرف داعش اطلاعاتی ارائه کردند. برخی دیگر درباره اینکه داعش چگونه هزینه سفر آنان را فراهم کرد و اینکه چگونه توانستند خانوادههای خود را فریب دهند و به این سفر ترغیب کنند صحبتهایی کرده بودند اما منابع این اطلاعات تاکنون زنان داعشی بودند که در هرم تشکیلاتی داعش در جایگاه پایینی قرار داشتند و به همین دلیل است که اعترافات ام سیاف اهمیت مییابد.
براساس اظهارات مقامات آمریکایی ام سیاف درباره تمامی امور داعش از مهمترین تا جزئیترین مسائل حرفی برای گفتن دارد. او جزئیاتی چون اسامی فعالان و کارمندان دستگاههای ارتباطی داعش را نیز میداند.
آشکار است نقش زنان در داعش به مسائل دنیوی مختصر میشود در مقام اول مدیریت خانه و فرزند آوری و سپس فعالیت در هیات شرعی داعش و شرکت در گروه نظارت بر پایبندی دیگر زنان به ملاکهای مذهبی و اجتماعی این گروه تروریستی.البته تعدادی نیز در زمینه تجارت زنان فعالیت می کنند.
روشن است که آمریکاییها به این چهره داعش اهمیت ویژهای میدهند و تلاش میکنند اطلاعاتی از ربوده شدن کایلا مولر، امداد رسان آمریکایی به دست آورند که حین بازداشت توسط داعش جان خود را از دست داد.
گرچه صحت اظهارات ام سیاف درباره مولر و دو گروگان آمریکایی دیگر، روشن نیست اما مسئولان وزارت دفاع آمریکا با اشاره به اینکه جزئیاتی درباره تشکیلات داعش و نحوه اجرای عملیاتهای این گروه تروریستی و نیز رهبران آن در اختیار دارند که دستیابی به این اطلاعات با بررسی بیانیهها و توئیتهای این گروه ممکن نبوده است، اعلام کردند: داعش حتی در کنترل نیروها و مدیریت تشکیلات خود بر زنان تکیه میکند.
بازجویی از ام سیاف در تعیین نقش زنان در عضو گیریها نقش بسزایی داشته است که در اغلب موارد نیز این نیروها را با وعده زنی که به همسریاش درآید به خطوط مقدم جنگ اعزام میکردند.
طبق گزارش صادره از موسسه "گفتوگوی استراتژیک" نقش زنان در تشکیلات داعش در مقام اول برآوردن نیازهای مرد و سپس حفظ وی در خطوط نبرد و استقرار در سرزمینهای تحت تصرف است. بسیاری از زنان نیز با امید پیوستن به صفوف زنان مبارز به داعش میپیوندند.
یک مقام عالی رتبه در گفتوگو با دیلی پست عنوان داشت: تاکنون اطلاعاتی از تعداد زنان داعشی کشته شده در حملات هوایی ائتلاف ضد داعش وجود ندارد و حتی آمار دقیقی از این جمعیت در دسترس نیست این در حالی است که نزدیک به 500 زن در توئیتر از عملیات این گروه تروریستی حمایت میکرده و از دیگر زنان برای پیوستن به داعش دعوت میکنند که اکثر آنها نیز بخشی از جنگ تبلیغاتی داعش هستند .
کارشناسان تعداد زنان عضو داعش را در مقایسه با مردان، یک به 10 میدانند و از آنجایی که داعش با 50 هزار نیرو کار خود را آغاز کرد پس دستکم 5 هزار زن عضو این گروه تروریستی هستند.
این نسبت هرگونه که باشد ام سیاف، عالی رتبهترین زن داعش است که توسط آمریکاییها بازداشت شده است به حدی که با گذشت هفتهها از بازجویی وی، همچنان مقامات آمریکایی اطلاعات جدیدی از وی کسب میکنند و تاکنون حکمی را برای وی تعیین نکردهاند.
یکی از مسئولان دولت آمریکا اظهار داشت: بازپرسان هنوز مشخص نکردهاند که آیا ام سیاف گناهکار است تا در دادگاه آمریکا محاکمه شود یا نه. اگر اینگونه باشد وی باید از عراق به آمریکا منتقل شود اما اگر شواهد و مدارک برای محاکمه وی در آمریکا کافی نباشد ام سیاف به مسئولان عراقی تحویل داده خواهد شد.
به گزارش نامه نیوز ، صادق زیباکلام، از چهرههای اصلاحطلب امروز پنج شنبه ۹۴/۴/۱۸ طی یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: مذاکرات هستهای که قرار بود طی روزهای قبل به نتیجه برسد دوباره تا فردا (جمعه) تمدید شد. با این حال بعید به نظر میرسد این مذاکرات دوباره تمدید شود و تا فردا به نتیجه نرسد. علت آنکه این مذاکرات تا کنون تمدید شده، این است که دو طرف قصد دارند در اصول به توافق برسند.
ایران و آمریکا هر دو میدانند که طرف مقابلشان میخواهد به توافق برسد. در واقع به خاطر بیاعتمادی که بین ایران و آمریکا وجود داشته، طرفین قصد دارند همه چیز به صورت مشخص و شستهورفته روی کاغذ بیاید. تمدیدها به این علت است که موضوعات مورداختلافی که مورد تفسیرهای متفاوت قرار میگیرند، باقی نماند. یکی از بزرگترین نکات، تحریمهایی است که در پی قطعنامه شورای امنیت بهوجود آمده است؛ تحریمهایی که در دولت قبل کاغذپاره قلمداد میشد و امروز برای رفع آنها روزها و ساعتها مذاکره میشود.
بر اساس یکی از این تحریمها از صدور تسلیحات به ایران جلوگیری شده است. بیش از سه سال از این تحریمها میگذرد و روسها بر اساس آن نتوانستهاند به ایران صادرات داشته باشند، چراکه این صادرات شکستن تحریمهای شورای امنیت بهحساب میآمد. آن موقع که قطعنامه شورای امنیت علیه ایران به تصویب رسید، فرض طرف مقابل بر این بود که ایران به دنبال سلاح هستهای است. بنابراین با توجه به اینکه سلاح هستهای با موشکهای قارهپیما حمل میشود، طبق قطعنامه شورای امنیت، هرنوع صادراتی که به ساخت و توسعه موشکهای دوربرد ایران کمک میکند، ممنوع شد. اکنون فرض طرف مقابل بر این است که ایران در چارچوب توافق به دنبال تولید سلاح هستهای نیست و بنابراین ایران از نظر ساخت موشکهای دوربرد همانند کشورهای دیگر خواهد بود و منعی در ساخت موشکهای دوربرد نخواهد داشت.
با توجه به این فرض مکانیسمهایی که برای نظارت و جلوگیری از تولید سلاح هستهای به وجود آمده بلاموضوع خواهد شد. نحوه اینکه چگونه این مورد بیاثر شود تا ایران بتواند به فعالیتهای ساخت موشک دوربرد خود ادامه دهد و درعین حال غیرقانونی نباشد خود جای بحث بیشتری دارد که تاکنون مذاکرات هستهای را طولانی کرده است. از سوی دیگر دو طرف مایلند مسائل موجود حلوفصل شود و موضوع لاینحلی باقی نماند. با این وجود شواهد و قرائن نشان میدهد توافق هستهای فردا اعلام خواهد شد و با پشت سر گذاشتن شبهای قدر میتوانیم این توافق را جشن بگیریم.
روحانی در دیدار با "مودی":
به گزارش حوزه دولت خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی رئیسجمهور امروز در دیدار با "نارندرا مودی" نخستوزیر هندوستان، بر توسعه روابط دو کشور و افزایش همکاریها تأکید کرد.
وی روابط دو کشور را صمیمانه و تاریخی توصیف کرد و اظهار داشت: امیدواریم این دیدار پایهگذار حرکتی سریع و رو به جلو در روابط بین دو کشور باشد.
رئیسجمهور تصریح کرد: آثار حرکت پرشتاب روابط بین دو کشور در ماههای گذشته بهخوبی نمایان شده و حضور جنابعالی بهعنوان نخستوزیر هند فرصتی مغتنم برای توسعه روابط فیمابین میباشد.
حجتالاسلام روحانی با اشاره به درخواست هند جهت توسعه بندر تجاری چابهار و همچنین پیوستن هند به پروژه کریدور شمال به جنوب، ادامه داد: دولت جمهوری اسلامی ایران هیچگونه منعی برای توسعه فعالیتهای تجاری و اقتصادی با هند ندارد.
وی بر آمادگی دولت جمهوری اسلامی ایران برای همکاری با هند در سرمایهگذاری در بخشهای نفت، گاز و همچنین توسعه بندر چابهار، توریسم، همکاریهای بخشهای خصوصی دو کشور بهویژه در حوزههای علمی و فناوری تأکید کرد.
رئیسجمهور با تأکید بر اینکه نقش ایران و هند در مبارزه با تروریسم در منطقه بسیار حساس است، به شرایط ناگوار مردم یمن اشاره کرد و گفت: متأسفانه در کشور یمن شاهد کشتار زنان، کودکان و نظامیان هستیم.
حجتالاسلام روحانی نقش ایران و هندوستان در منطقه برای حفظ ثبات و همچنین مبارزه با تروریسم را نیز مهم دانست و گفت: همکاری دو کشور نه تنها در زمینههای تجاری و اقتصادی، بلکه برای ریشهکن کردن تروریسم در منطقه بسیار ضروری است.
وی در این دیدار که در حاشیه اجلاس مشترک گروه بریکس و سازمان همکاریهای شانگهای برگزار شد، به رواج افراطگری و خشونت در منطقه طی سالهای گذشته اشاره کرد و گفت: متأسفانه کشورهای عراق و افغانستان دچار یک بحران امنیتی شدهاند و با حضور گروههاى تکفیری همچون داعش در این کشورها منطقه با شرایط بسیار ناگواری روبهرو شده است.
همچنین "نارندرا مودی" نخستوزیر هند نیز در این دیدار با تأکید بر نقش جمهوری اسلامی ایران و بهویژه حسن روحانی در رهبری و راهبردی برای شناسایی و خشکاندن ریشههای تروریسم در منطقه و همچنین برقراری ثبات و امنیت، اظهار داشت: نباید اجازه دهیم تروریسم شک و شبههای در خصوص اسلام و مسلمانان در جهان ایجاد نماید.
وی افزود: ایران، هند و کشورهای همسو باید با توجه به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل در دفاع از بشریت و جهان عاری از خشونت با یکدیگر همکاری نمایند.
در این دیدار همچنین بر توسعه روابط علمی و دانشگاهی، همکاری هنرمندان دو کشور، توسعه گردشگری و تسریع در روند صدور روادید تأکید شد.
انتهای پیام/*
به گزارش گروه اعزامی مهر به مذاکرات هسته ای وین، وزرای خارجه ایران و امریکا دیدار و گفتگو کردند.
این دیدار که از ساعت ۱۱ به وقت وین آغاز شده بود، پس از حدود یک ساعت پایان یافت.
اگرچه برخی منابع خبری از احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات در امروز پنج شنبه خبر داده اند، اما شواهد میدانی و اخباری که از مذاکرات درز می کند حکایت از تداوم برخی اختلافات دارد که به نتیجه رسیدن آن در روز جاری را دور ذهن می کند خصوصا که عمده وزرای خارجه اکنون در وین حضور ندارند و وزیران چین و روسیه هم در اجلاس شانگهای در اوفا روسیه حضور دارند.
براین اساس، کلینتون در اظهاراتی توهین آمیز افزوده است: طی ده سال آینده و در زمانی که ممکن است ایرانی ها با تصمیمی احمقانه قصد حمله به اسرائیل را داشته باشند، ما قادر خواهیم بود آن ها را کاملا نابود سازیم.
«اکنون بمب های نفوذگر مهمات انبوه، از بمب افکن های B-۲ Bomber که می توانند آن ها را تا فاصله ۷.۰۰۰ مایلی تا ایران حمل کنند، فاصله چندانی ندارند.»
به گزارش جام نیوز، پایگاه آمریکایی تایم (Time) با انتشار گزارشی تحت عنوان "نیروی هوایی آمریکا آماده حمله به تاسیسات هسته ای ایران است"، در روزهای حساس مذاکرات هسته ای، به نوعی تلاش کرد ایران را تحت فشار قرار دهد.
این در حالی است که کارشناسان و مقامات غربی، بارها به ناکارآمد بودن گزینه نظامی با دستیابی ایران به دانش هسته ای اعتراف کرده اند. در این گزارش آمده است: «نیروی هوایی آمریکا آماده حمله به پایگاه های هسته ای ایران است، اما در صورت شکست مذاکرات، آیا اوباما دستور حمله را صادر خواهد کرد؟»
تایم در ادامه می نویسد: «مذاکره کنندگان آمریکا و ایران در وین برای دستیابی به توافقی که جاه طلبی های هسته ای ایران را دست کم برای یک دهه متوقف می کند، تلاش می کنند. در همین حال، پنتاگون نیز زمانی مشابه را به طرح ریزی اختصاص داده که در صورت موفق نبودن تلاش ها بر سر میز مذاکرات، چگونه می توان جاه طلبی های هسته ای ایران را بی نتیجه گذاشت.
آمریکا این موضوع را روشن ساخته است که اجازه ساخت بمب هسته ای با هدف تهدید اسرائیل و یا دیگر کشورهای همسایه در اطراف خلیج فارس را به ایران نخواهد داد. در صورتی که مذاکرات هسته ای با شکست مواجه شود و نهادهای اطلاعاتی آمریکا تشخیص دهند که ایران در آستانه تجهیز شدن به تسلیحات هسته ای است، بمب های "نفوذگر مهمات انبوه" نیروی هوایی می توانند ماموریت نابودی این قابلیت را بر عهده بگیرند.»
این پایگاه آمریکایی نوشت: «البته دولت اوباما و متحدین آن در مذاکرات هسته ای، به همان اندازه که درگیر بازی ماهرانه روانی [در مذاکرات] هستند به احتمال استفاده از گزینه نظامی نیز پرداخته اند. ایالات متحده، اطلاعات کافی در رابطه با بمب های سنگر شکن خود را منتشر کرده است تا ایرانیان بدانند آمریکا اعتقاد دارد با استفاده از آن می تواند تلاش های ایران برای دستیابی به بمب هسته ای را سال ها به عقب بازگرداند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «البته مقامات نظامی آمریکا اعلام کرده اند که یک حمله و استفاده از یک یا چند بمب نفوذگر مهمات انبوه، نمی تواند جاه طلبی های هسته ای ایران را متوقف سازد. "اشتون کارتر" وزیر دفاع [آمریکا] در تاریخ ۱ جولای گفت "بدیهی است که هر چیز مانند آن [تاسیسات هسته ای] می تواند دوباره ساخته شود. پس چنین حمله نظامی تنها برنامه هسته ای را به عقب می راند و نمی تواند جلوی بازسازی آن در طول زمان را بگیرد."
گزینه نظامی چکشی است که در صورت سرباز زدن ایران از عقب نشینی و ادامه کار بر روی برنامه هسته ای، باید بارها مورد استفاده قرار گیرد. ژنرال "دمپسی" فرمانده ستاد مشترک ارتش [آمریکا] نیز در این رابطه گفته است: "اینگونه نیست که گزینه نظامی یک بار استفاده شود و کنار گذاشته شود. استفاده از گزینه نظامی به قدرت خود باقی است."»
این پایگاه آمریکایی در ادامه به بررسی تاسیسات هسته ای ایران از جمله "سایت فردو" پرداخته و با بیان ویژگی های بمب های آمریکایی و سیر تکامل آن از ۱۰ سال گذشته تا کنون و بیان توانایی های آن با آب و تاب، در نهایت می نویسد: «پس از چندین بار ارتقاء، نیروی هوایی [آمریکا] اعلام کرده است که زرادخانه ای عملیاتی از قوی ترین بمب های غیر هسته ای جهان در پایگاه هوایی "وایتمن" در ایالت میسوری وجود دارد. این بمب ها از بمب افکن های B-۲ Bomber که می توانند آن ها را تا فاصله ۷.۰۰۰ مایلی تا ایران حمل کنند، فاصله چندانی ندارند.»
وعده دیدار ما فردا در تشییع پیکر مقدس شهدای غواص(175) میدان بهارستان ساعت 16 از روبروی مجلس شورای اسلامی به سمت معراج شهدا
26/03/1394
به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، پیرو فراخوانی در راستای انتشار 175 سروده پیرامون 175 غواص دریا دل شاعر بسیجی کشورمان «مبین اردستانی» ابیاتی در این راستا سروده شده است.
«مرغای دریاییِ عشق»
نذر غواصان شهید
مرغای دریاییِ عشق! چطوره حالِ بالتون؟
موجای اروند اومدن بازم به استقبالتون
ماهیا باخبر شدن که عشقه ناموسِ شما
یکی یکی با احترام میان به پابوسِ شما
دریا خرابتون شده، بد جوری مجنون میزنه
حالِ شما رو دیده و نبضش پریشون میزنه
موجا نفس کم میارن پا به پاتون شنا کنن
یه خرده آروم تر برید که لااقل نیگا کنن
چه سِرّیّه بینِ شما که مایهی رشک منه؟
حتّی از استخوناتون اروند دل نمیکَنه
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
شاعران کشورمان میتوانند اشعار سرودهشده خود درباره 175 شهید غواص را در اختیار خبرگزاری فارس قرار دهند تا در قالب یک کتاب منتشر شود.
شاعران و هنرمندان درخواست باید سروده های خود را با موضوع 175 شهید غواص به آدرس info@farsnews.com ارسال کنند تا به شکل روزانه منتشر شود.
دانلود کلیپ « جنگ نیابتی» تولید شده در معاونت سیاسی
دانلود کلیپ « جنگ نیابتی» در آپارات
مقام معظم رهبری در خصوص ضرورت بررسی و تبیین این مساله مهم در چندین محفل بیاناتی داشتند که به اختصار به جهت اهمیت موضوع در ذیل عنوان می گردد.
امام خامنه ای:
بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقهی خلیجفارس - نه همهشان، بعضی - درصدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همهی پاسداران حریم امنیّت ملّی در سازم��نهای مختلف بیدارند، هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی بسیار سخت خواهد بود.۱۳۹۴/۰۲/۳۰
ما باید بیدار باشیم. برادران عزیز، ملّت عزیز ایران، امّت بزرگ اسلامی، زمامداران کشورها! بدانید که ما میتوانیم در مقابل این جاهلیّت بِای��تیم. امروز سیاستهای خباثتآلود استکبار در منطقهی ما ایجاد جنگهای نیابتی است؛ برای منافع خودشان، کشورهای منطقه را یا گروههایی در داخل کشورها را تحریک کنند و وادار کنند که به جان هم بیفتند و آنها منافع خودشان را دنبال کنند؛ جیب کمپانیهای اسلحهسازی را پر کنند، سیاستهای اقتصادیِ اقتصاد نزدیک به ورشکستگی خودشان را ترمیم کنند؛ هدف آنها این است؛ ما باید بیدار باشیم.
یادداشت وحید جلیلی در اربعین عروج «احمدیسخا»
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وحید جلیلی، نویسنده و فعال فرهنگی در چهلمین روز درگذشت مرحوم احمدیسخا، یادداشتی برای او نوشته است. متن این یادداشت را میخوانید
"باروت" را دیده بودم؛ پوسترهای خیره کننده ی "ما می توانیم" را که گویی می خواست نه فقط قدرت دانشمندان جمهوری اسلامی که توان هنرمندان جوانش را هم به رخ دنیا بکشد.
به رجز می مانست نگاره های گرافیکی حسین سخا.
فریادی باشکوه در گوش گرانجانان مردّد.
کیست این یل گمنام که می شود فخرش را به هنرفروشان بی هنر فروخت؟
***
دومین شگفتی در اولین دیدار.
این است آن یل خط شکن؟!
جوانکی پوست و استخوان.
با چشمانی درشت که گویا از فرصت کوتاهش خبر داشت در جهان. برای دیدن و دانستن و...
بیست ساله ای که 20 بود نمره اش در نکته بینی و نغزگویی و نوجویی.
وجود نازکش دشنامی درشت بود به زمره ی تزویر.
آنها که انقلاب خمینی را درگذشته می دیدند و نه درآینده.
یکسال بعد از رفتن امام آمده بود: 1369
سالی که تکنوکرات های سرمست , اسب زین می کردند به توبره کشیدن خاک انقلاب را ... .
و این بار شاید نوبت خامنه ای بود که بگوید:" یارانم در گاهواره اند".
و قهقهه ی توسعه چی ها را به لبخند صبر و حکمتش هضم کند.
و این حالا، سخاست که سخن می گوید به تیغ هنر.
بیست سال پس از ترکتازی تکنوکرات ها , سراب سازندگی را فرو کشیده بود بیابان بیگانه پرستی و خودباختگی. و سر بر کرده بود سروستان آزادگی و عدالتخواهی. روشن شده بود دیده ی امت به روشن ها و شهریاری ها :" ما می توانیم"!
***
"ما می توانیم"!
شعاری سهمگین تر از مرگ بر آمریکا در گوش لیبرال مازوخیسم وطنی.
"ما می توانیم"! خروس بی محلی که بر می آشوبد خواب هتل های 1+5 ستاره رادر دامنه های آلپ.
"ما می توانیم" !
بوی "باروت" برنوی رئیس علی ها؛ که فراری می دهد جهان"بینی" انگلوفیل هایی را که این بار در دیده ی الاغ ها شیرین شده اند تا از خرطوم فیل ها بیفتند.
"ما می توانیم"!
جوانانه ترین فریاد ایران کهن در گوش خرخاکی های کاخ نشین که خواب استعمار کوخ خمینی و استحمارامتش را میبینند.
"ما می توانیم"!
پارسی ترین واژگان ملتی که تا ثریا "هر که دانا بود" را زمزمه کردند.
"ما می توانیم"
کلمه ای از ملکوت که در فکت شیت کدخدایی شیطان اکسید می شود تا فقط "میت"(meet) اش بماند.
***
احمدی سخا آرش صفت ؛ جان در کمان گذاشت که در هیاهوی سیاست بازان و بیگانه پرستان
مرزبانی بیاموزد سرهنگ ها و حقوق دان ها را.
آن الف کشیده باز نمی ایستد از سبقت و سرعت.
اگر از دیده ی ما پنهان شده است در ملکوت تا ثریایی پیش می رود که حضرت ختمی مرتبت؛ شورَش را در جان ایمانیان ایران درافکنده است.
او در این حکمت محمدی ذوب شد تا پرچم حسینی را بر منارهی «سلمان»ی پاس دارد.
داغ پردریغ او را اگر چه به این زودی ها التیامی نیست اما هنر ظریفش- و زخم زمختی که برچهره وطن فروشان انداخته– مرهمی است بر این حسرت که کاش....
اومانده است با راه ماندگاری که گشود .
***
آنانکه جای خود را در جهان در می یابند، آنان که در شهادت آنجا که خدا خواسته می ایستند در غیب خدایشان در جایی می نشاند که خواسته اند.
حسین احمدی سخا خوش دریافت جای خویش را در دو جهان.
انتهای پیام/
پایگاه صالحات – از بیانات مرحوم آیت الله بهجت (قدس سره)
همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند، و نمی دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آن ها دارد که برای تعجیل فرج او دعا کنند!
زمانی مرحوم شیخ ابراهیم حایری در مسجد کوفه معتکف بود، حضرت غایب عجل اللّه تعالی فرجه الشریف را در خواب دید،
حضرت به او فرمود: این ها که در این جا معتکفند، از خوبان و صلحا هستند، ولی هر کدام حاجتی دارد: مال، عیال، خانه، قضای دین، رفع کسالت و مرض و ... ولی هیچ کس به فکر من نیست و برای ظهور و فرج من به طور جدی دعا نمی کند!
گویا حضرت علیه السلام از ما می خواهد که اعتکاف و توسل و دعایمان برای خصوص فرج و ظهور آن حضرت واقع شود، ولی ما به او خطاب می کنیم که: «عالم ز دست رفت، تو پا در رکاب کن.» و یا این که می گوییم: «ای یوسف زهرا، بیا.» غافل از این که او هم از خدا می خواهد که بیاید. مگر آمدن او به دست اوست که از او می خواهیم از زندان بیرون بیاید؟! بلکه همه باید از خدا بخواهیم تا اذن دهد او ظهور نماید. خود او هم منتظر امر خدا و الهامات خدا است، تا ظهور کند و خود را معرفی کند، و از غریبی و درماندگی نجات یابد؛ زیرا گرفتاری او، گرفتاری همه بشر، و نجات و فرج او، نجات همه و فرج برای همه است.
آری، او هزار سال است که زندانی است، لذا هر کس که برای حاجتی به مکان مقدّسی مانند مسجد جمکران می رود، باید که اعظم حاجت نزد آن واسطه فیض، یعنی فرج خود آن حضرت را از خدا بخواهد.
هر دقیقه ای که می گذرد جایگزین و عوض ندارد، از دست رفته و گذشته است و دیگر برنمی گردد. ای کاش اگر خانه و درِ خانه را نمی دانیم، کوچه را می دانستیم!
حاج محمدعلی فشندی رحمة اللّه علیه هنگام تشرّف به محضر حضرت صاحب عجل اللّه تعالی فرجه الشریف عرض می کند: مردم دعای توسل می خوانند و در انتظار شما هستند و شما را می خواهند، و دوستان شما ناراحتند.
حضرت می فرماید: «دوستان ما ناراحت نیستند!»
ای کاش می نشستیم و درباره این که حضرت غایب علیه السلام چه وقت ظهور می کند، باهم گفت و گو می کردیم، تا حداقل از منتظرین فرج باشیم. اشخاصی را می خواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود. چرا ما حداقل مانند نصاری که در مواقع تحیر با انجیل ارتباط دارند، با آن حضرت ارتباط برقرار نمی کنیم؟!
در فکر آن باشیم که با حضرت غایب علیه السلام رابطه داشته باشیم
یکی از امور مهم بلکه از اهم امور این است که بدانیم چه کار کنیم تا مثل کسانی از علما و متشرعه و صلحای تابع علما باشیم که فرج شخصی و ارتباط خاص با حضرت ولی عصر عجل اللّه تعالی فرجه الشریف داشته اند، و محتاج نبوده اند که در امور خودشان یا غیر خودشان فی الجمله عدل عمومی را خواستار باشند. از قبیل نواب اربعه و علمای معاصر آن ها که مقامات و کراماتی داشته اند که ما نداریم، به طوری که نمی توانیم بگوییم مثل آن ها هستیم. باید مجالسی تشکیل دهیم و با رفقا و اصدقا بنشینیم و مذاکره کنیم که به چه راهی می شود به آن حضرت رسید و با آن حضرت رابطه داشت؛ زیرا بلاکلام هر فیضی به ما می رسد - چه خصوصی و چه عمومی و چه داخلی و یا خارجی، و چه جسمانی و چه روحانی - فقط از ناحیه همان یک فیض است و توجه به همه ائمه علیهم السلام هم به او راجع می شود؛ لذا شخصی به حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه وآله توسل نمود و حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله او را به فلان امام و فلان امام و در آخر به امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف حواله داد.
منبع:
1- پایگاه حوزه به نقل از هفته نامه افق حوزه (به صاحب امتیازی مرکز مدیریت حوزه علمیه قم): ویژه نامه اولین سالگرد ارتحال آیت الله بهجت (قدس سره)
2- سایت آیت الله بهجت (ره)
پایگاه صالحات - آیت الله احدی :
مقام معظم رهبری - عزیز ما - معمولاً می آمدند خدمت جناب آقای بهجت ، دو تایی با هم خیلی نشست داشتند .
یک مرتبه در حال بازگشت از فرودگاه بودم ، یک پیرمرد بزرگوار محاسن سفید معمم روحانی را دیدم کنار جاده ایستاده ، ایشان را سوار اتومبیل کردیم . بعد دیدم انسان بسیار با فضلی است ، این پیرمرد بزرگوار نقل می کرد :
خدمت آیت الله بهجت بودم ، آقایی از علمای تبریز آمد و علیه آقای خامنه ای صحبت هایی کرد و یک سری گزارشاتی داد .
- فکر کرد چون آقای بهجت عارف است و ساکت و سیاسی حرف نمی زند ، پس نسبت به آقای خامنه ای بدبین است -
یک مرتبه آقای بهجت که مشغول ذکر بود از جا بلند شد و گفت :
خودش عُرضه اداره کردن خانواده را ندارد ، حالا علیه این سید بزرگوار که جهان اسلام را دارند اداره می کنند حرف میزند .
بعد از جا بلند شدند و در را بست و رفت به اطاق دیگر .
بنده غافلگیر شدم .
خوب ببینید عارف اینچنین حرف میزنه ، عالم اینجوری حرف میزنه ، بلده .
و لذا تنها جایی که آقای خامنه ای به خودش تسلیت گفت در مرگ آقای بهجت بود .
(مصاحبه اختصاصی پایگاه صالحات با آیت الله احدی)
پایگاه صالحات - حجةالاسلام مهدوي :
خدا رحمت كند شهيد عراقي و يكي از شخصيتهاي سياسي خوب امروز كه متأسفانه نمي توانيم اسم ببريم ، ميگويند وقتي امام در ابتداي نهضت اولين اعلاميه سياسي خود را داد ، (خوب ما در حد فهم خودمان درك ميكرديم ، نمي دانستيم روح خدا كجا را دارد ميزند) گفتيم خوب مردم ايران در فقر و بدبختي و استكبار اين طاغوت هستند و امام مي خواهد اين ايران را به آرامش و رفاه برساند .
گفت با شهيد عراقي بعد از اولين غرشي كه امام كرد ، رفتيم خدمت امام ، شهيد عراقي با همان خلوصي كه داشت گفت حاج آقا واقعاً خيلي خوب مي شد اگر اين چيزي كه شما ميگوييد اتفاق بيافتد . وضع مردم ايران خيلي خوب ميشود .
امام با بي اعتنايي فرمود بله وضع مردم هم خوب ميشود ، ولي ما مأمور به انجام چنين كاري نيستيم .
آقاي عراقي هم آدم سمج ، گفت آقا چي گفتيد ؟
امام فرمود ما براي مأموريت ديگري آمديم ، وضع مردم هم در حاشيه خوب ميشود .
آقاي عراقي گفت براي چه مأموريتي آمده ايد ؟
امام فرمود براي سه مأموريت :
اول سرنگون كردن حكومت پهلوي – دوم استقرار نظام جمهوري اسلامي – سوم ، دادن پرچم حكومت اسلامي به دست صاحب اصلي اش .
حوادث روزگار و فاصله زماني از حافظه ما برد ، رفتيم داخل مبارزات و خيلي ها كشته شدند و انقلاب پيروز شد . شهيد عراقي هم با زبان روزه توسط سيد مهدي هاشمي كه داخل باند آقاي منتظري بود ، نيز به شهادت رسيد ، ما به يكباره ديديم دو تا از وعده هاي امام محقق شد .
يك وقتي در جمع بعضي از مسئولين نظام از جمله حضرت آيت الله ري شهري ، گفتم شهيد عراقي و بنده شاهد چنين حرفي از امام بوديم . حالا دو مورد آن اتفاق افتاده ، سومين آن يعني چي ؟
بحث شد كه با دست امام ميرسد به دست صاحب اصلي ، يا شخص ديگري ؟
يكي از همان جمع كه حالا اسم نمي برم و شما مي شناسيد و آدم بزرگواري است ، گفت من ميروم و از امام مي پرسم . بعد رفتند و اينقدر از امام اصرار كردند كه آقاي عراقي همچنين چيزي از شما شنيده ، آيا درست است ؟
امام فرمودند بله درست است .
گفتند دو تا از آنها محقق شده سومي چي ؟
امام گفتند سومي هم خدا انشاءالله مي خواهد و ميشود .( خيلي امام پرهيز داشت )
اصرار كردم گفتم شما هستيد كه اين پرچم را به دست صاحبش مي دهيد ؟ يا شخص ديگر ؟ بعد از اصرار من ،
امام فرمودند : نه من نيستم . بعد از من كسي خواهد آمد كه پرچم را به دست صاحب اصلي اش خواهد داد .
حالا ما داريم اين مطلب را الان مي شنويم ، ولي اين آقاياني كه بعضي هايشان اين همه آتش مي سوزانند ، آن زمان داغ داغ تنوري اين مطالب را شنيده اند ، نمي دانند .
نمي دانند كه علامه اميني صاحب الغدير مي فرمايد : الخميني ، ذخيرة الله في الارض .
پایگاه صالحات-سالک الی الله آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی در حرم امام رضا (ع) خطاب به امام خمینی: چه اصراری دارید چیزی را که ممکن است موجب خسران شود، یاد بگیرید؟ اما من چیزی را به شما یاد میدهم که برایتان خسارتی ندارد و محتاج دیگران هم نمیشوید
روایت اول:
(به نقل از فرزندآیت الله موسی شبیری زنجانی)
خبرنگار البرز میگوید : مطلبی را درباره منزلت و جایگاه آیه سوم سوره طلاق " ویرزقه من حیث لایحتسب ومن یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بلغ امره قد جعل الله لک شی قدرا" با یکی از روحانیون سرشناس تهران بحث میکردیم و چون در تاکید بر قرائت این آیه به همراه بخشی از آیه دوم همین سوره تردید وجود داشت از ایشان خواستیم در سفر امسال حج از علمای حاضر در این خصوص سوال نمایند.
ایشان پس از بازگشت از سفر در همین خصوص میگوید: با فرزندآیت الله موسی شبیری زنجانی این مطلب را در میان گذاشتیم و مطلبی که در خصوص دیدار ایشان و شیخ حسنعلی نخودکی مطرح بود را مورد سوال قرار دادیم .ایشان در تماس تلفنی با این مرجع تقلید اصل ماجرا را جویا شده و به شرح ذیل بیان میکنند.
مطلب مذکور در نشریه زائر منتشر و در اختیار حجاج بیت الله الحرام قرار میگیرد و از آنجا که دارای اهمیت خاصی از جهات نمایش اوج عرفان این شیخ فاضل ،صداقت امام خمینی (ره)در کلام و ...میباشد بر آن دیدیم تا با انتشار آن در ترویج آن قدمی برداشته باشیم .
شرح ماجرا به نقل از فرزند آیت الله شبیری زنجانی از زبان پدر بزرگوارشان اینگونه نقل میشود که :
در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه میشوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان میگوید با شما سخنی دارم.حاج حسنعلی نخودکی میگوید: من در حال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما میآیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی میآید و میگوید چه کار دارید؟
امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (علیهالسلام) کرد و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیاداری به ما هم بده؟
حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند:اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول میدهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟
امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان میبارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمیتوانم چنین قولی به شما بدهم.
حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید روبه ایشان کرد و فرمود: حالا که نمیتوانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد میدهم و آن این که:
بعد از نمازهای واجب یک بار آیه الکرسی را تا «هو العلی العظیم» میخوانی.
و بعد تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها را میگویی.
و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را میخوانی.
و بعد سه بار صلوات میگویی: اللهم صل علی محمد و آل محمد
و بعد سه بار آیه مبارکه: وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ؛
(سوره طلاق آیه 2 و 3) (هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد، و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را میکند، خداوند فرمان خود را به انجام میرساند، و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است.)
را میخوانی که این از کیمیا برایت بهتر است.
روایت دوم:
آیتالله سید جعفر شبیری زنجانی:
امام و مرحوم ابوی بالا سر حضرت امام رضا علیهالسلام، آشیخ حسنعلی را میبینند. میآیند که با ایشان صحبت کنند، ایشان زیارت میخواندند و اشاره میکنند بروید جلوی مدرسه حاج ملا جعفر، زیارت را که خواندم، به آنجا میآیم.
به آنجا میآیند و ظاهراً امام به ایشان میگویند: «شما را به این حضرت رضا علیهالسلام قسم میدهیم که علم کیمیا را به ما یاد بدهید».
ایشان میگویند: «اگر همه کوههای عالم را طلا کنید، آیا اطمینان دارید که از آنها سوء استفادهای نشود؟»
امام میگویند: «نه، اطمینان نداریم.»
میگویند: «پس چه اصراری دارید چیزی را که ممکن است موجب خسران شود، یاد بگیرید؟ اما من چیزی را به شما یاد میدهم که برایتان خسارتی ندارد و محتاج دیگران هم نمیشوید».
این را نشنیده بودم، بعداً از اخوی بزرگ حاج آقا موسی شنیدم و کاملش را برایم بیان کردند.
ایشان میگویند آشیخ میگفتند اول آیةالکرسی میخوانید، بعد تسبیحات حضرت زهرا«سلام الله علیها»، بعد سه تا قل هو الله و سه صلوات و سه مرتبه « وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا » ( سوره طلاق، آیات 2 و 3).
پدرم میفرمودند بعد از آن دیگر هیچ وقت محتاج نشدم.
روایت سوم:
(به نقل از آیت الله بهجت ره)
آیت الله محمدی ری شهری: در تاریخ 19/3/1383 (۲۵ شوال ۱۴۲۵ ) خدمت مرحوم آیت الله بهجت رسیدم. حال ایشان بهتر از ملاقات قبلی بود. فرزند ایشان گفت که ماه رمضان را روزه گرفتهاند.
در مورد دیدار امام خمینی با شیخ حسنعلی نخودکی در جوانی و دستور العمل ایشان به امام – که بعد از هر نماز، سه بار سوره توحید و سه بار صلوات و سه بار آیه «و من یتق الله ...» را قرائت کند – پرسیدم.
پاسخ دادند : «ایشان با سید احمد زنجانی، پیش آقای شیخ حسنعلی نخودکی میروند و از او علم کیمیا میخواهند. ایشان جواب میدهد که : آیا متعهد میشوید که آن را در غیر آنچه مرضی خداوند متعال است، مصرف نکنید؟
هیچ یک، متعهد نمیشوند. بعد میگوید : چیزی میدهم که بهتر از کیمیا باشد. و آن دستور العمل را میدهد».
آیت الله بهجت، ترتیب اذکار را دقیق به یاد نداشتند؛ ولی فرمودند : «در بحار هست؛ اما مرحوم نخودکی، بخشی از آن را اخذ کرده است».
آیت الله بهجت اضافه کردند :
«شاید اگر آقای خمینی به آقای نخودکی میگفتند که کیمیا را با استخاره مصرف کنیم، به آنان میداد».
شیخ حسنعلی به امام فرموده بود که این دستورالعمل برای انجام شدن هر خواستهای، مناسب است.
روایت چهارم:
(به نقل از آیت الله شهید حاج آقا مصطفی خمینی ره)
این جانب (آیت الله محمدی ری شهری) قبلاً از برادر بزرگوارم حجت الاسلام و المسلمین آقای علی اکبر الهی خراسانی شنیده بودم که با یک واسطه از آیة الله حاج آقا مصطفی خمینی نقل کردند که :
امام خمینی در جوانی همراه با یکی از رفقایش در مشهد با شیخ حسنعلی نخودکی، ملاقاتی داشته و از ایشان تقاضایی نموده است. آقای نخودکی هم به ایشان گفته : پس از هر نماز واجب، سه مرتبه سوره توحید را بخوان و سه بار صلوات بفرست و سه بار آیه «و من یتق الله یجعل له مخرجا» و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بلغ امره قد جعل الله لکل شیء قدرا «را قرائت کن.».
امام فرموده بوده که : رفیق ما به صورت منقطع به این توصیه عمل کرد؛ ولی من از آن موقع تاکنون، آنرا ادامه دادهام و هر چه دارم، از آن دارم.
البته در نقل از حاج آقا مصطفی، رفیق همراه امام، سید محمد صادق لواسانی گزارش شده؛ اما نقل صحیح، همان است که آیت الله بهجت فرمودهاند.
روایت پنجم:
(به نقل از آیت الله حاج آقا موسی شبیری زنجانی)
آیت الله محمدی ری شهری: همچنین در تاریخ ۱۳۸۳/۱۲/۸، تلفنی از حضرت آیت الله حاج آقا موسی شبیری زنجانی جریان درخواست امام و مرحوم شیخ حسنعلی در حرم حضرت رضا «علیهالسلام» را پرسیدم. ایشان فرمود :
«خودم این جریان را از پدرم (آیت الله سید احمد زنجانی) نشنیدهام؛ ولی طلبهای به نام سید صادق ... نقل کرد که : خوابی دیدم و به نماز پدرتان رفتم. دیدم که بر سر قبر قطب راوندی، برای ایشان فاتحه میخواند. به ایشان گفتم : شنیدهام کیمیا دارید؟ فرمود : بیا برویم صبحانه منزل! با هم رفتیم. بعد برایم تعریف کردند که یک سال با آقای خمینی، در مشهد بودیم. حرم، مشرف شدیم. شیخ حسنعلی هم مشغول بود و از روی مفاتیح _ که گویا تازه چاپ شده بود _ زیارت می خوند. ایشان (آیت الله خمینی) به او گفت : تو را به این حضرت، حاجتی دارم. شیخ گفت : سید بگذار زیارت کنم. بعد... قرار شد سر قبر شیخ حر عاملی با هم صحبت کنیم. شیخ وقتی زیارتش تمام شد، آمد.».
خواسته آیت الله خمینی گویا کیمیا بوده است. شیخ پرسید : اگر علم کیمیا داشتید و قدرت این را داشتید که کوههای دنیا را طلا کنید، مطمئن هستید که از این علم، سوء استفاده نمیشود؟ ایشان جواب دادند : نه.
ایشان فرمود:
اگر مطمئن نیستید، من چیزی را میگویم که {دیگر } مشکل مالی نداشته باشید و خطر هم نداشته باشد:
بعد از هر نماز، سه بار «قل هو الله احد» را بخوانید. بعد، سه بار صلوات و سه بار آیه «و من یتق الله» تا «قد جعل الله لکل شیء قدرا» را تلاوت کنید.
حاج آقا موسی اضافه کردند که :
پس از این جریان، یک وقت پدرم این جریان را برای کسی نقل میکرد که من، آخرهای آن را از ایشان شنیدم.
روایت ششم:
(به نقل از آقای مقدادی (ره) فرزند مرحوم نخودکی)
آیت الله محمدی ری شهری: یک نکته هم اضافه میکنم که از پسر شیخ نخودکی، آقای مقدادی (حاج شیخ علی مقدادی اصفهانی- متوفای ۱۳۸۸/۱۲/۲۷) با واسطه شنیدم که قبل از سوره توحید، آیة الکرسی را اضافه کنند و گفتند که این مطالب در روایتی آمده است.
اگر چه برخی، این اضافه را از فرزند مرحوم نخودکی نقل کردهاند، ولی آقا (آیت الله بهجت)، فرمود : «به گمانم او در شرحی که برای پدرش نوشته، این اضافات را نیاورده است» و مقصودشان کتاب نشان از بی نشانها بود.
تایپ مطالب نقل شده از کتاب زمزم عرفان توسط عباس- پایگاه صالحات
منابع :
روایت اول: سایت خبری تحلیلی البرز
روایت دوم: سایت رجانیوز به نقل از مجله پاسدار اسلام - مصاحبه حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن رحیمیان با آیتالله سید جعفر شبیری زنجانی
روایت سوم، چهارم، پنجم و ششم: کتاب زمزم عرفان، نوشته آیت الله محمدی ری شهری
.
اين ولي خدا ميگفت كه در عرفات ديدم وجود نازنين امام عصر ارواحنا فداه به مقام معظم رهبري با اسم دعا ميكرد .
پایگاه صالحات - حجة الاسلام صديقي :
قضييه آقا بعد از حضرت امام خدا شاهده از جزء كرامتهاست. اگر در زمان امام ، آقا به عنوان ولي امر مطرح بود زده بودندش .
آقاي طبا طبائي ميگويد اين آيات ولايت را در سوره مائده ، خدا جا سازي كرده بود .كه اگر اين گونه جا سازي نشده بود مورد هجمه اهل سقيفه قرار مي گرفت.
امام ايشان را تحت پوشش قرار داد ، انگشت هدايتش را هم به سوي او گرفت كه اين براي ولايت مناسب است ، هم تصريح فرمودند كه ايشان مي تواند اين كار را بكند ، هم بعنوان اسلام شناس ، مثل آفتاب مي درخشي ، اين تعبيراتي را كه فقط در مورد ايشان بود . عملأ هم الله أعلم حيث يجعل رسالته .
من همين قدر به شما بگويم ، خدا گواه است بنده از يك ولي خدائي خودم كرامت ديدم . ايشان به من گفتند كه شما اين سفر دوباره به مدينه بر مي گرديد و مهمان خانم زهرا سلام الله عليها هستيد . مدينه قبل بودم در يكي از سفرها برنامه اي هم نداشتم ، ولي به من فرمودند شما اين سفر دوباره به مدينه برميگرديد .
من اين تعبير مهمان خانم زهرا (س) هستيد را موقعي كه در هواپيما بودم ميرفتم يك جرياني پيش آمد در ذهنم آمدكه ما در اين سفر مهمان خانم زهرا (س) هستيم .
اين ولي خدا ميگفت كه در عرفات ديدم وجود نازنين امام عصر ارواحنا فداه به مقام معظم رهبري با اسم دعا ميكرد .
و با يك حالي گفتند : طوبي له ، طوبي له ، طوبي له .
اين عَلَم صاحب دارد ، اين سيد صاحب دارد ، سر سوزني هم تعلق به اين دنيا ندارد .
نه اين عمارت ، نه اين رهبري ، نه بر مالشان اضافه كرده ، نه برژستشان اضافه كرده است .
يكي از علماي موجودي كه خيلي هم با آقا موافق نيست و جزء نگراني هاست ، ايشان يك وقت بعد از ولايت آقا به بيت آقا رفته بود ، آقا به زور ايشان را جلو انداختند وپشت سرش نماز خواندند ، رهبر جامعه پشت سر ايشان نماز خواند .
آيت الله خوشوقت ميگفتند كه من وارد شدم به بيت براي روضه شان شركت كنم از آن درب آمدم كفشهايم را درآوردم . بعد از روضه هم ايشان يك شامي دارند و شام ميدهند وبنا شد كه خدمتشان برويم شام. منتها كفش من آنطرف بود .گفتند كه حضرت آقا با اصرار نعلين هاي خودشان را گذاشتند جلوي من و خودشان پا برهنه آمدند .
كجاي عالم شما يك همچنين كسي را پيدا ميكنيد ؟ شما كسي را پيدا ميكنيد كه يك آخوندي تا عمر داشت هر تيري كه در تركش داشت تا آخرين روز حياتشان هم به امام (ره) زد هم بر ايشان . اما بعد از وفات ، آقا در حق ايشان هم كم نگذاشتند .
كجاي عالم شما اينجور پيدا ميكنيد ،اين خُلق ، خُلق سلاطين است ؟ شما يك موجود مادي نفساني پيدا كنيد كه بتواند اين سعه صدر را داشته باشد، اين ژست ژست انبيا ست .آخوند هاي عادي نمي توانند اين كارها را بكنند .
يك آخوندي كه الان جزء مخالفين خيلي سر سخت است يك وقتي كاره اي بود ، يك رئيس دادگستري حرفش را گوش نكرده بود ، يك گارد نظامي برايشان قرار داد گفت با حقارت كوچكش كنيد تا بياوريدش .
خيلي از اينجا تا آنجا فاصله است.
در تمام فراز ونشيبها كسي مثل كوه ، المؤمن كالجبل الراسخ لاتحركه العواصف اين نيست مگر روح انقياد و بندگي، وهمين هم باعث شده كه خدا پرچم را به دست ايشان بدهد .
حضرت امير(ع) كفشهاي پيغمبر را داشتند وصله ميزدند، پيغمبر خدا فرمودند : ليضربنكم رجل على تأويل القرآن كما ضربتكم على تنزيله
عرض كردند چه كسي است ؟ فرمود: هذا خاصف النعل
اصلا اشاره به اين تواضع بوده - همين كسي كه دارد كفشهاي پيغمبرش را پينه ميزند - فردا پرچم به دست اين است و شما با او مقابله ميكنيد و او مجبور ميشود شمشير بزند در تاويل ،آنگونه كه ما شمشير زديم براي تنزيل . لئن شكرتم لأزيدنّكم
بدانيد من خيلي حرفها دارم كه چه وضعي داشت قبل از انقلاب و انقلاب چه كرده ،امام چه معجزه ايست و چه رهگشايي است براي آمدن امام زمان (عج).
امام مشكل فرج را حل كرد اين انقلاب خيلي از مشكلات اعتقادي را حل كرد ، امام زمان (عج) انشاءالله تشريف مي آورند، انشاءالله نزديك است .باش تا صبح دولتش بدمد .
قدر اين آقا را بدانيد ، اين سيد بزرگوار اين رهبر ، والله عبد صالح است ، والله ولي خداست ، اهل ارتباط است ، سيمي وصل داره ، دل شكسته اي داره ،زجه هاي سحر داره ، گريه هاي جانسوز داره ، توسلات داره ، عالَمي با مادرش حضرت زهرا داره ، برايش دعا كنيد ،كمكش كنيد ، شبهات را بزدائيد ، با سعه صدر بدون مراء بدون جدال، با اخلاقتان با سعه صدرتان
كونوا له زيناً ولا تكونوا عليه شيناً .
تبديل از فايل صوتي : آقاي كامراني
.
بسم رب الحسین
شهدادر قهقهه مستانشان و در شادی وصولشان عند ربهم یرزقونند . امام خمینی(ره)
پایگاه صالحات - راوی : اخوی شهید هادی چهره خند
ماجرا به این صورت بود که عرض میکنم :
فرمانده یکی از گردانهای لشگر خواب بوده ، از خواب بیدار میشه ، بعد قلم و کاغذ میخواد و به شدت شروع میکنه به گریه کردن وبدنش میلرزه ، عرق میکنه .
بچه ها ازش میپرسن چی شده ، میگه کاغذ بیارید ، آقا حضرت امام زمان 210 تا اسم به من داد ، این 210 تا اسم همشون شهید میشوند . کاغذ می آورند و این کاغذ نوشته میشود :
32 تا اسم با شماره پلاک یادش میاد ، دسته بندی هم میکنه میگه گردان شهادت 1 ، گردان شهادت 2 ، گردان شهادت 3 .گردان اسم گذاریه ولی پلاکها پلاکهاییه که گردن بچه ها بوده . همه مال یه گردانن ؟ نه ؛ بعضی ها مال واحدهای دیگر هستند .
میگویند آقا بقیه اش را بنویس ، بقیه اش یادش نمیاد ؛ این 32 نفر اسامی یادش میاد با شماره پلاکشون . این لیست درست میشه ،حالا 32 نفرند که میدونند اینها شهید میشوند .
دو نفر از بچه ها میافتند این افراد را پیدا می کنندد . بچه های قزوین هستند بچه های کرج هستند ولی بیشترشون مال لشگر محمد رسول الله (ص) تهران هستند .اینها را جمع می کنند دور هم ، یه دفتری برمیدارن و آدرس بچه ها رو توش می نویسند ، با همدیگه رفیق میشن ، میگن فلانی خواب دیده که شماها شهید میشین ،
اینها با هم ارتباط برقرار می کنند و شروع می کنند یکی یکی به فیض شهادت نائل شدن ؛ یکی از این بچه ها که یکی از اخوی های بنده است الحمدلله رب العالمین ، من دو تا از برادرانم شهید شدند ، اولی مهدی ( بزرگه ) و هادی چهره خند ؛ هر دو وقتی شهید شدند 23 سال شان بود . این هادی چهره خند مسئول این میشه (چون ارتباط داشتند باهم )که اینها وقتی شهید میشدند از جنازه هاشون هم تصویر میگرفت و می آمد و آلبوم را باز میکرد و پشت تمام عکساشون می نوشت فلانی در تاریخ فلان شهید شد و این لیست یواش یواش تکمیل شد .
از این 32 نفر ، 31 نفرشون تا به امروز در جنگ شهید شدند ، یک نفرشون فقط باقی مانده ، اون یک نفر هم جنگ که تمام شد از بچه های محصل دبیرستانی بود ، سه تا برادر بودند که همش جبهه بودند سال چهارمی بودن برای دیپلم . که بعد جنگ اومدن دیپلم شان را گرفتن ، این اول رفت تربیت معلم ، معلم شد تو همین 12-13 سال بعد از جنگ ، بعد دانشکده پزشکی قبول شد . 3 تا برادر بودن که هر 3 با ترک تحصیل رفته بودن جبهه ، هر3 الان مطب دارند و پزشک هستند.و این برادر بزرگوارمان (شهید زنده) الان یک پایش از قسمت ران قطع است .
راوی دوم - نفر سی و دوم لیست ( شهید زنده ) :
ما یک فرمانده ای داشتیم ، سیدی بود ، خیلی بزرگوار بود ، که ما بهش سید رضی میگفتیم ؛ ایشان ظاهراً 2 روز قبل از عملیات ، آقا را خواب دیدند که یک لیستی دست ایشان بوده و اون جوری که حالا به نظر من میاد " یک لیستی دست ایشان بود ، امام لیست رو برمیدارن و بعضی از اسامی را علامت میزنند .یا لیست را میخواد به امام زمان بدهد ، از دستش میافته رو زمین و یه مقدار گل میشه ، آقا این لیست را برمی دارند و می زنند به برکه یا رود آبی که جاری بوده و در میارن میگن بچه هایی که اسامی شان این تواست مثل روز اول از مادرشان پاک متولد شدن و خداوند تمام گناهانشان را بخشید ."
بعد ظاهراً جلوی اسامی بعضی ها علامت میزنه که اینها شهید خواهند شد و بعضی ها را هم شاید مجروح زده بود . بعد که ایشان از خواب بیدار شدند ما هر چی به سید رضی گفتیم ، اصرار کردیم که چه کسانی را علامت زد و چه کسانی را مشخص کرد ایشان نگفت .
گفت که این یک رازی است که من نمی تونم به کسی بگم . لیستی هم که بوده وجود واقعی داشته که بعداً به دست شهید هادی می افتد و شهید هادی ظاهراً اینگونه بوده که هر کس که شهید میشده جلوی اسمش علامت میزده ( این جور که من در جریان هستم ) تا روزی که خود شهید هادی به شهادت میرسد . البته من این را نقل قول از داداش ایشون حاج رحیم میگم که شهید هادی آخرین نفری بود که تو این لیست به شهادت میرسد .
شهید هادی تمام اسامی شهدا را که امام زمان مشخص کرده بود را یادداشت کرده و عکساهایشان را هم گرفته بود که من بعضاً که به تهران می آمدم می رفتیم خونه شهدا ، یعنی هادی منو می برد خونه شهد ایی که تو این لیست بودند و شهید می شدند . و ظاهراً آخرین نفری هم که شهید شده خود شهید هادی بوده که حالا ظاهراً میگویند اسم منم تو لیست بوده ، من نمیدونم .
یک تحولی ایجاد کرده بود ، نامه را که آن صبح شهید سید رضی آمد به ما گفت ما خیلی بیقراری کردیم ، خیلی زیاد ، یعنی همه اون دسته بیقرار شده بودن ، اصلاً یک حالت روحانی ، یک حالت عرفانی دست داده بود که هیچکس نمی توانست آرام باشه . یعنی اون روز همه ما بلا استثناء گریه کردیم و نمی دونستیم امام زمان روی چه کسی دست گذاشته . آیا ما شهید خواهیم شد ، آیا ما شهید نخواهیم شد و عجیب بود اون حال که من نمی تونم تصور کنم که چه حالی بود یعنی واقعاً نمیتونم .
الان تو این مرحله نمی توانم حال اون روز را تصور بکنم که چی بود ولی آنقدر می توانم بگویم که خودمون هم به نظر سبکبال شده بودیم ؛ وقتی میگفت امام این نامه رو زده توی آب و گناهان بخشیده شده ما هم خوب آنموقع سن مان زیاد نبود ، اون موقع 22 سال سن داشتیم و معمولاً بچه های ما هم تو همین رده سنی بودند ، 18 بودیم تا سن 23-24 ساله ، زیاد سنی نداشتیم ، ولی عجیب احساس سبکی احساس شادی میکردیم از اینکه امام ما را پذیرفته ، از اینکه امام ما را سرباز خودش حساب کرده ، یک حال عجیبی بود یعنی واقعاً یک حال عجیبی بود که من نمی تونم توصیف بکنم اون چه حالیه .
بعد هر بار که تهران می آمدم و هادی اگر جبهه نبود و تهران بود ، به اتفاق هم میرفتیم خونه بچه هایی که در این لیست بود ، از اون لیست هم عکس گرفته بود و توی آلبوم عکس خودش هم داشت ؛ بعد هر کدوم که شهید میشدن جلوشون یک علامتی میزد بعد تاریخ شهادتش را هم می نوشت ،محل شهادتش را هم مینوشت بعد با هم میرفتیم خانه آن شهید ؛ بنابراین من بیشترین ارتباطم با شهید هادی بوده .
تو این عکسها
شهید مهدی ساریخانی ، شهید عباس جانشین فرمانده گروهان بود ،
شهید جعفر ، شهید حمید کل حسین که تنها فرزند خانواده بود که خداوند در سن پیری به پدر و مادرش عنایت کرد .که آن جمله اش هم معروفه که به مادرش گفت : آیا می خواهی من تو این دنیا دستت رو بگیرم یا تو آن دنیا ؟
که مادرش فرمود : آن دنیا .
و بار آخری بود که رفتن و شهید شدند .
به احتمال زیاد سعادت نداشتیم ، البته من خودم یادم هست که قبل از اینکه وارد عملیات بشیم من همیشه با خدا شرط می گذاشتم ، میگفتم خدا یا زنده برگردیم یا شهید ، نه اسارت دوست داریم نه دوست داریم مجروح بشیم ، همش هم به خدا میگفتم ، تو هر عملیاتی ، تو هر قضیه ای می شد من همیشه این قرارداد را با خدا میکردم و همیشه فکر میکردم که هر چی میگم خدا گوش می دهد و حتماً اجابت میکند . یعنی من به این درجه فکر میکردم اینگونه هستم ، اون روز آخر که تو نماز ظهر و عصر بود که قرار بود بعد از ظهرش راه بیافتیم ، فکر میکنم روز 12 آبان بود که من 13 آبان مجروح شدم ، اون روز ظهر ، نماز آخری که خوندیم این جمله مولا را گفتیم که" الهی رضاً برضائک، تسلیماً لأمرک " این رو گفتیم ، بنظرم آمد که یه سروشی آمد که چرا صادق نیستی تو حرفات ؟ تو اگه تسلیم امر خدا هستی چرا برای خدا تعیین تکلیف میکنی ؟ چرا میگی شهید ؟ چرا میگی سالم برگردم ؟ شاید خدا دوست داره تو مجروح بشی .شاید دستت رو قطع کنه ، شاید پایت رو بگیره . چرا تعیین تکلیف میکنی ؟
آنجا بود که ما به خدا گفتیم خدایا ما راضی هستیم ، هر چی تو گفتی ما همانیم ، هر چی تو گفتی ، می خواهی دست ما را بگیری میخواهی پاهامان رو بگیری میخواهی قطع نخاع مان کنی میخواهی اسیرمان کنی ، هر چی تو گفتی ما همانیم ؛ و شاید حالا سعادت را از ما گرفتند و نتونستیم بریم البته ناامید نیستیم ، در شهادت بسته نیست .
ولی نمیدونم چه سری یه .چون من خودم رو لایق نمیدونم بگم که خداوند ما را نگه داشته بعنوان ذخیره ای برای آینده ، نه من بعید میدونم چون من اون لیاقت رو ندارم .
یکی از شهدای لیست یادم هست ، اسمش جابر بود فامیلیشو نمیدونم فکر میکنم 17 سالش بود هنوز محاسنش نروییده بود هنوز صورتش مو نداشت؛ البته ، سر مزارش هم رفتم ، یادم هست که ایشون اصلاً به مرخصی نمیرفت ، یکی دو بار که باهاش صحبت کردم گفتم شما چرا مرخصی نمیری ؟ پدرت ، مادرت ، خانوادت منتظرهستند .
ایشان گفت : از تهران که آمدم بیرون با تهران خداحافظی کردم و تا روزی که شهید نشم برنمیگردم .
من بهش گفتم شهادت که دست خداست ما ادای وظیفه میکنیم ، خدا خواست شهید شدیم نخواست باید برگردیم .
میگفت :نه من با خدا عهد کردم .
تو عملیات که بودیم تو مرحله اول ( که تو همین مرحله اول هم 2-3 بار حمله کردیم ، عقب نشینی کردیم ) تو یکی از همین محورها بود که من و شهید جابر تو کمین نشسته بودیم ، تو محاصره هم بودیم و غذا هم نداشتیم ، گردو داشت ، گردو جمع کرده بودیم و گردو میخوردیم دیدم خیلی ناراحته ؛ گفت دیدی من شهید نشدم .دیدی من چطور میخوام برگردم .
من تو مرحله اول مجروح شدم و برگشتم شنیدم که ایشون تو مرحله سوم پای قله کانی مانگا شهید شده .
یکی دیگه از شهدای لیست شهید کل حسین بود که تنها فرزند خانواده بود اونم پدر و مادرش در سن پیری خداوند به ایشان بچه داده بود ؛
آن طور که نقل قول شده و من هم از مادر شهیدش شنیدم ، مادرش میگه :
روز عاشورایی بود و تعزیه ای اجرا میکردند تو نازی آباد ؛ میگفت من رفتم تو تعزیه گفتم خدا یعنی چی میشه این همه بچه است یک بچه هم به من بدی منم به عشق تو اونو بفرستم که شهید بشه .این رو اون روز با خدا عهد کردم و خداوند بعد از این قضایا به من بچه داد و من سنم اون موقع 45-50 سال بود و شوهرم هم 70 سال سنش بود و ما اصلاً بچه دار نمیشدیم ولی خداوند به ما بچه داد .
تا اینکه این شهید والا مقام قبل از شهادتش مادرش بهش گفت پسر کجا میری ؟ ما تنهاییم ، ما فقط تو رو داریم ، عصای دست ما باش ، یک جمله ای شهید به مادر گفت که :
مادر میخواهی تو دنیا عصات باشم یا تو آخرت عصات باشم ؟
هر چی تو بگی من میگم چشم ، اگه میخواهی من همین جا می مونم اگه میخواهی من برمیگردم میرم .
مادر گفت : نه من تو آخرت میخواهم که عصای من باشی و رفت و دیگه برنگشت .
والسلام
تبدیل فایل تصویری به متن توسط آقای داداشی
دانلود فایل تصویری با کیفیت متوسط : حجم فایل 9 مگابایت
.
پایگاه صالحات - در خردادماه 1377 مقام معظم رهبری در سفر استانی به مازندران، به آمل نیز سفر نموده که مورد استقبال آیت الله حسن زاده آملی قرار گرفته و ایشان هدیه نفیسی به ایشان تقدیم می دارند.شرح ماوقع از زبان حجت الاسلام والمسلمین صمدی آملی یک روز پس از سفر حضرت آیت الله خامنه ای به آمل :
این رساله شریفی که دیروز در استقبال از مقام شریف و منیع رهبری عظیمالشأن، حضرت آقا (آیت الله حسن زاده آملی) تقدیم ایشان فرمودند و هدیه فرمودند، به اسم ، انسان در عرف عرفان.
در این رساله حدود 24 واقعه از وقایع مکاشفات نفسانی حضرت آقا (آیت الله حسن زاده آملی) در اینجا ذکر شده. که ایشان میفرمودند که من بنا داشتم که این رساله بعد از من چاپ بشود نه الان.
در یکی از وقایع این رساله میفرماید که آیه مبارکه «و اذا الوحوش حشرت» برای ایشان متمثل شده که تمام ارواح انسانهای موجود و افرادی که الان هستند، همه را به ایشان نشان بدهند که اینها چی اند؟ این ها کیاند؟ که شما به عنوان ولی حق در بین اینها هستی بدانید مردم که هستند؟ چگونهاند؟
باید اولیای او به عالم آگاهی داشته باشند، به اسرار وجودی عالم آگاه باشند ، منتهی کتومند، که در تمام این 24 واقعه شرح شده در رساله، تمام جاها نیمه کاره است، هیچ جا حرف به آخر نرسیده.
اسراری است در این رساله، چهل و شش اصل در این رساله آوردهاند. که اصل چهل و پنجم آن در مورد عالم ذر. عالم ذر که چه اسراری در این جا به وقوع پیوسته، و اسرار دیگر و حقایق دیگری که در این جا آمده است.
حضرت استاد علامه (آیت الله حسن زاده آملی) روحی فداه، سرور من، من و شما، صد سال بعد هم ایشان را بشناسیم خیلی حرفه، هزار سال بعد هم بیایند ایشان را بشناسند خیلی حرفه، و چقدر باید بگذرد که تا چه کسانی بیایند و رشتهها طی کنند و چه و چه، و بعد ایشان را بشناسند نمیدانم، اینها چه زمانی واقع میشود؛ و آیا در زمان معاصر ما کسی هست که به تمام حقیقت آقا (آیت الله حسن زاده آملی) پی برده باشد؟ نمیدانم. هست؟ نیست؟ ان شاء الله که هست، به لطف خدا .
خوب اگر نبود آمدن دیروز حضرت مقام معظم رهبری این رساله را چه وقت باید ما زیارت میکردیم؟
چرا باید یک رهبر بزرگوار کشور را که تمام مردم با ایشان کار دارند، در حد یک کشور کار داره، در سرحد جهان کار داره، هر روز باید روزنامهها را ببینه و ... حرف از یک مثلاً مسافرتها اینطور ی نیست که حالا آدم یک رهبری را بیاره در یک شهری ، حالا یک چهار تا پارچهای بزنیم که حالا آنها هم طبق احترام مادیه، طبیعیه، ظاهریه. یک مهمان میخواهد بیاید شما حیاط تان را جارو میکنید و ... ، این پذیرایی متعارف است، این پذیرایی مهمان نیست. این پذیرایی آن حقیقت مهمان نیست.
اما میخواهیم به این مهمان یک هدیهای بدیم که این هدیه جان مهمان را، این هدیه حقیقت مهمان را، این هدیه ذات مهمان را، با او ارتباط وجودی داشته باشد، حالا چکار کنیم؟
خداییاش درست است که مقام معظم رهبری دیروز آمدند برای آمل، اما این سفر، سفر یگانه ایشان است تا حال، حالا از این به بعد نمیدانم، شاید برای ایشان همچنین سفری پیش بیاید یا نیاید، نمیدانم. دیگر از این به بعد را باید ببینیم چه پیش میآید، اما تا حال ایشان به عنوان رئیس جمهور و رهبری به همه جا رفتهاند، به سراسر کشور تشریف فرما شدهاند و همه جا مردم به زیارت ایشان آمدهاند، لیکن هیچ مسافرتی مثل مسافرت دیروز ایشان نیست، چرا؟ برای این که این رساله آمده، حالا رساله را الحمدلله همین دیروز داده شد که ان شاء الله با یک کیفیت خوبی در تهران هر چه سریعتر چاپ بشود و به دست شما برسد. از ناحیه ایشان قول هم دادند که یعنی آقایانی که همراه مقام معظم رهبری بودند قول دادند که عن قریب، به سرعت این رساله در بیاید و در دسترس قرار بگیرد .
حالا عزیزان این سفر را، سفر مقام معظم رهبری به شهر آملتان را، این سفر یک سفری که حالا رئیس یک کشوری بخواد بیاد به یک شهری یک سری بزنه این نپندارید. این نیست. آن چه که دیروز به وقوع پیوسته این است که آن جان پاک، آن ذات باطهارت آقای مقام عظیمالشأن رهبری، باعث شده که این رساله خودش را در بیاره. این پری رویی تاب مستوری نداشت.
این را دیروز مقام معظم رهبری آمدند، این را صیدش کردند، باید دیروز مقام معظم رهبری را به عنوان یک شکارچی که به شکار رساله انسان در عرف عرفان آمده است باید به حساب بیاریم.
خوب این روش شریف آقا (آیت الله حسن زاده آملی) که الان این اصلاً در کشور یک بابی باز کرده، که آقای مهمان که برای شما میآید، شما یک هدیهای بدهید که مربوط به جان مهمان باشد.
این سفر دیروز مقام معظم رهبری، سفر مملکتی میخواهید اسمش را بگذارید، بله هست، سفر برای سر زدن مردم یک شهر درسته، اما بنده اسم این سفر را میگذارم سفر عقلانی، سفر ملکوتی، سفر باشد که در این سفر، هم آقای مسافر و هم میهمان برای صاحبخانه چیزی را به هدیه ببره، که هدیه مهمان چیه؟
خوب شیرین آقا (آیت الله حسن زاده آملی) حرف زده «با سلام و دعای خالصانه و ارائه ارادت بی پیرایه جاودانه»، که اینها همه اصطلاحات را آقا روی حساب بکار بردند. فرمود : اگر یک میکرون در آقای خامنهای غل و غش، ناخالصی، غل و غش و و (هر تعبیری میخواهید)، یک میکرون، یک میلیونوم، یک هزارم اینها در ایشان میدیدم نمیآمدم، چه کار دارم؟ با ملک و ملکوته، فوق ملکوته! فرمود من با جبرئیل خدا کاری ندارم. با عزرائیل خدا کاری ندارم. این است که میفرماید : ارادت بی پیرایه. بله! چون قلب صافی داری، چون جان پاکی داری.
دو سه سال قبل بود. منزل یکی از دوستان، عزیزان، مجلس روضهای بود به جهت شهادت حضرت جناب بی بی علیها سلام، که آقا (آیت الله حسن زاده آملی) در اون مجلس تشریف فرما شدند، در بین راه، به یک مناسبتی، حرف از مقام معظم رهبری شد، ایشان (آیت الله حسن زاده آملی) این جمله را میفرمودند : «آقا من کاری نه به جبرئیل دارم، نه به عزرائیل دارم، نه به ملک و ملکوت دارم، من گرفتار دل و شه جان دلبرم».
حرفشون اینه که من نه مرد این ور و نه مرد آن ور هستم. ان الدنیا (این ور) حرام علی اهل الاخره (برآن وری ها) و الاخره (آن ور) حرام علی اهل الدنیا (برای این وری ها، این ور یعنی دنیا و آن ور یعنی آخرت) اما و کلاهما حرامان علی اهل الله. این یک جمله حضرت آقا (آیت الله حسن زاده آملی) که من نه مرد این ور و نه مرد آن ور، من گرفتار دل و شه جان دلبر، این متن حدیث است، حدیث شریف است. حدیث میفرماید : عدهای اهل این ورند، دنیاییاند، اینها قیامت ندارند. عدهای اهل آن ورند، بهشتند، حورالعین میخواهند، اینها دنیا ندارند. اما اهل الله، نه اهل دنیایند، نه اهل آخرتند. من نه مرد این ور، نه مرد آن ورم، من گرفتار دل و شه جان دلبر هستم.
اون که با یک سجدهای عوالم طی میکند و عوالم و عوالم و عوالم، اون که دیگه حالا ما جمع بشویم بگوییم آقا آقا و ... برای ایشان چه ارزشی داره؟
این را که فرمود : (آیت الله حسن زاده آملی) من یک میکرون اگر در این شخص خدای نا کرده، غل و غشی ناخالصی چیزی میدیدم نمیآمدم. بله این جوری است. پس حالا که میآیم و این کتاب را که باید بعد از حیات خودم چاپ کنم نه الان، این را دارم تقدیم ایشان میکنم، الحمدلله رب العالمین، معلوم است که جان خیلی خوب است، و چه شیرین در این جا فرمودند : آقای مهمان باید برای صاحبخانه هدیه ببره، چه این که صاحبخانه هم باید به مهمان پذیرایی کنه. این مهمان که برای این آمل که صاحبخانه بود، مهماندار بود، چه آورده؟ حضور باهر النور آورده، حضور باهر النور. یک حضوری که این حضور یک نوری را به درخشش در آورده، کدام نور را؟ رساله انسان در عرف عرفان را دارد درخشش میدهد.
این زحمتی که آقای خامنهای کشیدند دیروز، این خدمتی که دیروز مهمان شما به شما و به کل کشور و به کل جهان کردند چه بود؟ این بود که یک رسالهای را که پری رویی بود و تاب مستوری نداشت، آمدند دیروز از مستوری در آوردند. این حضور باعث شده که این نور انسان در عرف عرفان درخشان بشود، این در بیاید، این آفتاب طلوع کند، این خدمتی بود که ایشان کرد. برای اینکه این رساله پنهان شده بود.
مگر آقا (آیت الله حسن زاده آملی) کم کتاب داشتند مگر آقا کم رسالهها داشتند؟ چطور شد این رساله را باید به ایشان تقدیم بکنند؟
چه عجیب که داشتند این مقدمه را که برای رهبری مرقوم میفرمودند، توفیقی شد و خدمت ایشان تشرف پیدا کردیم ، گفتند : استخاره زدیم به قرآن که ببینیم این رساله را بدهیم به آقا یا نه؟ سوره لقمان آمد : «بسم الله الرحمن الرحیم - الم - تلک آیات الکتاب الحکیم - هدی و رحمة للمحسنین ».
آخر نه این که جناب لقمان به حکمت شهرت دارند، این آیاتی که (بنده دارم به تناسب اینها) در این رساله شریف انسان در عرف عرفان که یک کتاب حکیم الهی است، که آقا (آیت الله حسن زاده آملی) از این رساله تعبیر بردند به «اثر نمونه دوران»، که در این دوران شما بخواهید یک کتابی را به عنوان نمونه انتخاب بفرمایید، این رساله
این کتاب، این آیات کتاب حکیم میخواهد برای چه کسی تجلی کند؟ هدی و رحمه لل آقای محسنین. این آقای بزرگواری که محسن است، پاک است، جان پاکی دارد، «هدی و رحمة للمحسنین».
حالا این مهمان کیست؟ الحمدلله رب العالمین، این مهمان یگانه دوران است. آن جا فرمود : «این رساله ما، در این دوران، یک اثر نمونه دوران است». این رساله نمونه دوران را به چه کسی داریم تقدیم میکنیم؟ به یگانه دوران تقدیم میکنیم.
آن وقت بنده برداشتم این است که، چون این رساله با این مهمان، با هم دیگر، یک مناسبتی بین شان وجود داشت، آقا فرمودند که : «به پیشگاه مبارک آن ولی به حق»، خیلی هم حرف است، آن ولی به حق که مصداق بارز رساله است. این رساله که عنوانش چیست؟ انسان در عرف عرفان.
اگر سوال بکنیم آقا، الان در این ایران ما، در این جهان ما بخواهیم یک چند نفری را پیدا کنیم که عرفان به این افراد، میگوید انسان، بخواهیم برای ما، بفرمایید مصداق آن کیست؟ میفرمایند : رهبری معظم انقلاب، ایشان به عنوان مصداق این رساله است. آن هم مصداق بارز رساله است، بارز یعنی آشکار.
این هم آقا تعمد دارند روی کلمه بارز، خودشون (آیت الله حسن زاده آملی) فرمودند که آقا، این هشت سال ایشان رییس جمهور بودند، الان هم هشت نه سال رهبر هستند، الحمدلله رب العالمین یک کلمه حرف اگه کسی دارد، ایشان یک جایی دست خیانتی، یک مثلاً اختلاسی، یک چیزی برای خودش، برای زن و بچهاش، برای دودمانش، مثلاً دستی به کار برده است، نه. که عرض کردم، فرمود اگر یک میکرون در ایشان غل و غش میدیدم نمیآمدم. الحمدلله جان پاک است. الهی شکر.
حالا شما نفرمایید که بله آقا، این که دیگر نیاز نیست حرف زدن این جوری که، برای این که این همه مردم شعار میدهند، خیلی خوب، بله، اما الان بنده و شما از مقام معظم رهبری، از ایمان ایشان، از آن خلوت ایشان، از آن تقوای ایشان، از آن باطن ایشان، از سّر ایشان، چه اطلاعی داریم؟ همین اندازه که ما یک ظواهری میبینیم. الحمدلله رب العالمین
اما کسی را که ملک و ملکوت را بگوید من کاری ندارم، که من فقط با خدای خودم کار دارم، ایشان بخواهند حرف بزنند، تعریف کنند، تمجید کنند ایشان، این حرف چیز دیگری است، این یک لذت دیگری دارد، این یک حساب دیگری دارد.
این هدیه ای که دارم به تو میدهم با کمال ابتهاج و انبساط دارم میدهم، مبتهجم، اصلاً چقدر الان دارم کیف میکنم که الحمدلله یک کتابی را دارم به یک کسی میدهم که لیاقت دارد، شأنیت دارد.
لطف بفرمایید آقا (علامه حسن زاده آملی) را در دیدگاههای سیاسی و گروهی وارد نکنید که چطور شده آقا الان انقلابی شده ؟ این طوری حرف نزنید سرور من . آن موقعی انقلابی شده بودند که در سال 42 که طلبه جوانی بودند و مشرف شده بودند به قم ، و رفتند به فیضیه و مسجد اعظم ، در سخنرانی امام خمینی (ره) شرکت کردند و بعد از سخنرانی امام، طلبه ها را گرفتند و زدند . آن موقع حضرت آقا (علامه حسن زاده آملی) باتون می خوره و بیهوش میشه و بین شهدا می افتد . و نزدیک بود که ایشان را به عنوان شهدا مسجد اعظم ببرند و دفن کنند که یک بنده خدایی دید که ایشان یک جنب و جوشی میخوره و ایشان را نجات می دهند .
تقدیم نامه علامه حسن زاده آملی به مقام معظم رهبری که در ابتدای کتاب انسان در عرف عرفان آمده است
بسم الله الرحمن الرحیم
الم تلک آیات الکتاب الحکیم هدی و رحمه للمحسنین
با سلام و دعای خالصانه، و ارائه ارادات بی پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبرعظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله معظم،جناب خامنهای کبیر (متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف)، این اثر نمونه دوران را اعنی، رساله انسان در عرف عرفان را به پاس تجلیل و تکریم و ابراز شادمانگی از نزول اجلال آن یگانه دوران در دارالاسلام و الایمان شهر هزار سنگر آمل مازندران، از جانب خودم و از جانب همه شهروندان بزرگوار این بلدطیب و خطه شهرستان آمل بلکه از جانب همه فرزانگان گرامی و گرانقدر استان مازندران، به پیشگاه مبارک آن ولی به حق که مصداق بارز رساله است با کمال ابتهاج و انبساط تقدیم میدارم و عزت و شوکت روز افزون آن قائد اسوه زمان را همواره از حقیقه الحقائق خداوند سبحان مسئلت دارم.
یارب دعای خسته دلان مستجاب کن.
20/3/1377 حسن حسن زاده آملی
تایپ و ویرایش فایل صوتی توسط (پایگاه صالحات) آقایان سرکانی و عباس.
دانلود فایل صوتی سخنان حجت الاسلام صمدی آملی: 2.2 مگابایت
پایگاه صالحات - حجت الاسلام دانشمند : اگر من از مظلومیت رهبر بگویم شاید دلتان خون بشود ، خیلی مظلومند ایشان .
این موضوع را من با یک واسطه می گویم . با یکی از محافظ های آقا در حرم امام رضا روبروی ضریح ، دو به دو با هم بودیم .
گفتم از آقا چه خبر ؟
میگفت ما روزهای دوشنبه ، ( این را میگفت و گریه میکرد ) می رویم سرکشی میکنیم به خانواده شهدا . آقا می فرمودند به خانواده شهدا نگویید که ما می آییم که به زحمت نیافتند .
یک ربع قبل آقا در ماشین هستند ما درب میزنیم و میگوییم آقا می خواهند تشریف بیاورند منزل و یک سلام و علیکی با مادر و پدر شهید نمایند .
یکبار رفتیم درب خانه دو شهید ، من خودم رفتم دیدم درب باز است و آب و جارو کرده اند . درب زدم ، مادر شهید آمدند دم درب و گفتند : آقا کو ؟
گفتم : کدام آقا ؟
گفت : مقام معظم رهبری کجاست ؟
گفتم : شما از کجا می دانید ؟
شروع کرد به گریه کردن ، گفت دیشب خواب بچه هام را دیدم ، بچه ها آمدند گفتند خوش بحالت ، فردا سید علی می خواهد بیاید خانه تان .
به اینجا که رسید ، مقام معظم رهبری هم رسیدند به درب خانه .
بعد مادر شهید گفت من خواب دیدم که امام هم تشریف آوردند و گفتند فردا آقا سید علی آقا می خواهند بیایند ، ما هم تبریک می گوییم . و یک مطلبی هم امام فرمودند و پیغام دادند که من به شما بگویم .
مقام معظم رهبری فرمودند چه پیغامی ؟
مادر شهید گفتند : امام فرمودند سلام ما را به آقا سید علی آقا برسانید و به ایشان بگویید اینقدر از خدا طلب مرگ نکن ! فرج نزدیک است ان شاءالله .
آقا خیلی گریه کرد .
حجت الاسلام دانشمند : مظلوم است آقا . یک کاری نکنیم که اگر گره ای نمی توانیم باز کنیم ، لااقل گره بر گره نیاندازیم .این واقعاً ظلم است ، خدا نمی بخشد .
در این دنیا مرکز شیعه فقط ایران است . افغانستان ، پاکستان ، مصر ، عربستان و عراق را ببینید . در ممالک اسلامی کجا شیعه همه کاره است ، ایران مرکز شیعه است ، دل امام زمان به شما بسته شده و امید امام به شماست .
خدایا رهبر مظلوم و با کرامت انقلاب را بحق امام زمان محافظت بفرما .
دانلود فایل تصویری : 1.81 مگابایت
آیا حضرت مهدی سربازان خود را از نسل جمهوری اسلامی انتخاب می کند ؟ جواب داد : بله .آیا انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای مورد عنایت شما بود ؟ فرمودند بله مورد عنایت من بود .
پایگاه صالحات - آیت الله مهدی احدی (شاگرد حضرات آیات بهجت ، حسن زاده آملی ، جوادی آملی ، وحید خراسانی و ...) :
جمعی در 27 خرداد 1372 (مطابق با روز پنجشنبه 26 ذی الحجه 1413) به محضر آقا ولی عصر (ارواحنا له الفداء) می رسند .
این مطلب از قضایایی است که مسجل است برای ما و برای دوستان ما در مسجد .
به خود مقام معظم رهبری هم گفته شد . البته راضی نبود پخش شود . ولی ضرورت هایی که دیدیم ، ما هم یک وظیفه ای داشتیم .
من اینجا این نامه را می خوانم .
گفت : نزدیک باب السلام شدیم ، دیدیم سید بزرگوار نورانی آمد .
سلام کردیم ، جوابی نشنیدیم . شاید جواب سلام را داد ولی ما متوجه نشدیم .
عرض کردیم سید بزرگوار ، سؤالاتی داریم ، اجازه می دهید ما سؤالاتمان را مطرح کنیم ؟
فرمودند سؤالاتتان را بپرسید .
سؤال اول : شما را در مدینه می توان دید ؟
لبخند زد . فرمود تا چه کسی باشید ؟
نماز را شروع کرد و ما به او اقتدا کردیم .
سؤال دوم را پرسیدیم : برای دیدن آقا چه باید کرد ؟
در جواب فرمود : شما اصرار نورزید . همین که علاقه دیدار آقا را دارید ، ثواب را می برید .
سؤال سوم : برای ظهور شما چه باید کرد ؟
فرمود دعا کنید .
سؤال چهارم : ظهور شمارا چگونه زمینه سازی کنیم ؟
فرمودند : آنچه که اهل بیت فرمودند عمل کنید .
بحث دین ، لا یبقی منه الا اسمه
هر وقتی که بحث اصالت دینی شود ، بحث فشار مطرح می شود .
سؤال پنجم : کجا و چگونه باید شروع کنیم ؟
آقا فرمود : بچه های خود را خوب تربیت کنید ، تا امام زمان سربازان خود را از نسل شما انتخاب کند .
سؤال ششم : آیا حضرت مهدی سربازان خود را از نسل جمهوری اسلامی انتخاب می کند ؟
جواب داد : بله .
سؤال هفتم : آیا انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای مورد عنایت شما بود ؟
فرمودند بله مورد عنایت من بود .
سؤال هشتم : اگر بخواهیم حافظ کل قرآن بشویم ، چه کنیم ؟
آقا فرمود : اگر متوسل به مادرم فاطمه (سلام الله علیها) و اهل بیت (علیهم السلام) شوید ، حافظ کل قرآن می شوید .
سؤال نهم : اگر بخواهیم اهل بیت از ما راضی باشند چه کنیم ؟
امام به حدیث امام صادق بسنده کرد .
فرمودند : به حدیث امام صادق عمل کنید ." كونوا لنا زينا و لا تكونو علينا شينا " ، برای ما خوار نباشید برای ما زینت باشید .
یک سؤالی کرد که امام گریه کرد ، جواب نداد . من می دانم اگر این سؤال را عرض کنم ، قلب ها می شکند . و آن سؤال این است که گفت آقا ، گفت بله .
سؤال دهم : آقا ، قبر مادرت فاطمه (سلام الله علیها) کجاست ؟
آقا گریه کرد . از درب باب السلام با ناراحتی داشت می رفت .
گفتند : آقا بایست تو را به خدا .
یک نوری آقا را گرفت و رفت . دیگر نگاه نکرد .
والسلام
با تشکر از آقای آرش نیا بخاطر در اختیار گذاردن فایل های صوتی آیت الله احدی .
تبدیل فایل صوتی به متن : آقای سرکانی
دانلود فایل صوتی : 517 کیلو بایت
پایگاه صالحات - سخنان آیت الله احدی :
مطلبي را به شما عرض ميكنم شايد نشنيده باشيد .جناب آقاي صديقي شب فاطميه روي منبر در بيت ايشان (بيت رهبري) كه آقاي رييس جمهور نشسته بود،آقاي هاشمي بود ، سران مملكتي بودند ، قوه قضاييه ، همه بودند.آقاي صديقي روي منبر اين مطلب را گفتو آن را نتوانست تمام كند .همين كه خواست تمام كند فرياد گريه جمعيت و حضار بلند شد .
ديدند اين جمعيت بسوي آقا دارند حمله ميكنند كه به عنوان تبرك به ايشان دست بزنند .آقا را بردند و ديگر نتوانستند جمعيت را اداره كنند .
وآن مطلب اين بود :
من همه ساله مكه كه ميرفتم قبل از رفتن به مكه به محضر آيت الله بهاءالديني ميرسيدم و توصيه ميخواستم از ايشان.ايشان به من توصيه هايي ميكرد و من اين توصيه ها را در سفر مكه عمل ميكردم . بعدهم كه داشتم ميامدم ، يك عمامه اي يا چيزي را براي ايشان هديه ميخريدم .
اين دفعه كه رفتم محضر ايشان اين مطلب را فرمودند :
شما وقتي كه ميرويد مسجدالنبي از قسمت جنوب شرقي مسجد ، از آن قسمت هفت قدم ميايد به جلو و قسمت بعدي را هم گفت كه من نميتوانم دقيق به شما بگويم . به خاطر اينكه ايشان اين را به وديعت پيش من گذاشت . آن وقت از دو طرف به من دستور داد
وقتي كه قدم زدي آمدي جلو رسيدي به آنجا ،آنجا بنشين و اين ذكر سبعه را بگو. اين ذكر را كه گفتي انشاءالله به حوائجت خواهي رسيد .
ذكر سبعه عجيب است ، علامه حسن زاده آملي بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب اذكار سبعه را دارد كه اينها را از آسيد علي آقا قاضي گرفتند . ذكر سبعه واقعاً يك ذكريست كه معجزه ميكند در نفس انسان عجيب معجزه ميكند .
آقاي صديقي مي گويد ، عرض كردم: آقاي بهاءالديني چه وجهي دارد كه من بايد آنجا بنشينم و اين اذكار سبعه را بگويم. چه وجهي دارد هفت قدم از آنجا قدم بزنم .
حالا همه دارند مثل شما گوش ميدهند همه دارند دقت ميكنند آقاي صديقي چه ميخواهد بگويد .
گفت : وجهش اين است كه دارم به شما ميگويم فقط پيش شما بماند .
وقتي كه حضرت زهرا سلام الله عليها آمد براي دفاع از علي ابن ابيطالب عليه السلام بدنش خون آلود بود وقتي كه آمد ، كه داخل مسجد وارد نشد وقتي كه برگشت ديگر توان از او رفت ديگر به گونه اي شد كه ميخواست ادامه راه را بدهد نتوانست ، آنجا نشست و فكر ميكنم كه آن مكان به خون فاطمه سلام الله عليها رسيده است . آنجا حاجتتان را بخواهيد .
فرياد گريه جمعيت بلند شد
بعد آقاي بهاء الديني ميگويد : اين كار را انجام بده .
ايشان ميگويد
من رفتم اينكار را انجام دادم حالا تو نگو آقاي بهاء الديني خودش هم نظر دارد ، نيت دارد ، يا حاجتي دارد .چون خودش مشرف نمي شود .
حالا جالب اين است كه حضار دارند به آقاي صديقي توجه مي كنند ازاعيان شخصيتي مملكت ، و هم آقاياني كه شركت كننده بودند ، ايشان هم با ضرس قاطع دارد مطلب را مي گويد.
گفت : من رفتم مدينه همين كار را انجام دادم ، بعد از اين رفتم مكه ديدم از بلند گو صدا ميزنند : آقاي صديقي دوباره بروند مدينه . من دوباره رفتم مدينه ، چند روزي مدينه ماندم ، وقتي برگشتم به ايران يك عمامه اي خريده بودم رفتم محضر حاج آقا ، رسيدم، تا سلام عليك كردم بدون اينكه حرفي بزنم ،
حاج آقا بهاء الديني فرمودند:
ميداني ثمره ذكر امسال چه بود ؟
گفتم : نه
گفت : نميداني ثمره ذكر امسال چه بود ، نگرفتي؟
گفتم : نه
فرمود :امسال ثمره ذكر شما يكي اين بود كه شما دو بار آمديد مدينه،
گفتم شما مطلعيد من دو بار امسال آمدم مدينه .
گفت : بله آنجائي كه نشسته بوديد ذكر مي گفتيد در آنجا با تو بودم.
اين نوارش دربيت آقا هست،دم در كه مي فروشند ، نوار سه سال قبل فاطميه
بعد برگشت و گفت :
ثمره دوم اينجا بود :
كه تا گفت مجلس به هم پاشيد اينقدرمردم به خودشان زدند وگريه كردند كه آقا تشريف بردند ؛ ديدند كه ديگر نمي شود جمعيت را اداره كرد .
فرمودند : ثمره دوم اين بود كه آن نيتي كه من ميخواستم ، به آن نيت رسيدم ، و آن اين بود
كه امسال مقام معظم رهبري به ديدارامام زمان نائل آمد .
تبديل از فايل صوتي به متن توسط آقاي كامراني.
به گزارش فرهنگ نیوز، وقتی با او تماس گرفتم تا قراری برای مصاحبه بگذارم با کمال میل پذیرفت بدون اینکه بخواهد مثل بعضی از مسئولان کلاس بگذارد.
فارس نوشت ؛ صدایش را که از پشت تلفن شنیدم تصورم این بود با مردی مسن صحبت میکنم که حداقل ۷۰ سال سن دارد. نمیدانم صدای پختهای داشت که این حس را به من القاء میکرد. قرار شد تا برای انجام مصاحبه به دفتر خبرگزاری بیاید. زمانی که وارد دفتر خبرگزاری شد، متوجه شدم که تصورم در ارتباط با سن او اشتباه بود. چند نفری که در این سمت بودند و با آنها مصاحبه کرده بودم همگی زیر ۶۰ سال سن داشتند. سالگرد رحلت بزرگ مردی که امنیت امروزمان را مدیون او هستیم بهانهای شد تا پای صحبتهای یکی از محافظان امام بنشینیم و خاطرات انقلاب را به همراه وی ورقی دوباره بزنیم.
از او خواستم تا بیشتر از خودش بگوید؛ «کریم بیتا متولد ۱۳۴۰ در خانوادهای مذهبی و وفادار به امام و انقلاب به دنیا آمدم. اهل و ساکن قم هستم. یکی از برادرانم شهید و دو برادرم نیز جانباز هستند».
* سرتاسر زندگی امام خمینی (ره) برای ما درس زندگی بود
بیتا در مورد عشق به امام و انقلاب میگوید: «عشق به امام خمینی(ره) و انقلاب از ابتدا به عنوان یک اصل اساسی و نهادینه شده در خانواده ما وجود داشت. من به همراه برادرانم در برنامههای تظاهرات و فعالیتهای ضد رژیم شرکت داشتم. مرحوم پدرم مقلد امام بود و من نیز بعد از رسیدن به سن تکلیف از امام تقلید میکردم».
وی در خصوص چگونگی ورودش به تیم حفاظتی حضرت امام(ره) گفت: «در سن ۱۹ سالگی به عضویت سپاه پاسداران در آمدم. اواخر سال ۵۹ بود حکم من برای حفاظت از امام در جماران زده شد. زمانی که متوجه شدم قرار است به عنوان محافظ امام خدمت کنم از خوشحالی سر از پا نمیشناختم و در پوست خود نمیگنجیدم.
چند ماهی را در جماران بودم که این مدت با دوره ریاست جمهوری بنیصدر همراه بود. بعد از گذشت مدتی به قم بازگشتم و دوباره در سال ۶۲ برای تیم حفاظت حلقه یک حضرت امام دعوت شدم. در تیم حفاظت حلقه یک وظیفه حفاظت از حضرت امام، بیت و منسوبین ایشان را بر عهده داشتم. در آن زمان ۲۲ ساله بودم و تا سن ۲۶ سالگی به خدمت خود در این سمت ادامه دادم».
بیتا توفیق خدمت به امام(ره) را از دورههای طلایی زندگیاش میداند و ادامه میدهد: سرتاسر زندگی امام خمینی (ره) برای ما درس زندگی بود. امام راحل شخصیتی والا و آسمانی داشت. شخصیتی چند بعدی که صحبت از آن حتی برای ما که از نزدیک با ایشان در ارتباط بودیم بسیار مشکل است.
* رهبریتی که سرنگونی رژیم ۲۵۰۰ ساله را به همراه داشت
مرجع تقلیدی که به اذعان بسیاری از علما اعلم بود. رهبر انقلابی اسلامی بود که توانست رژیمی ۲۵۰۰ ساله را سرنگون کند و برای نخستین بار یک حکومت اسلامی را پایهگذاری کند. ایشان ذکاوت و هوشمندی سیاسی بالایی داشت و با توکل استثنایی خود و با همیاری مردم توانست این انقلاب را به پیروزی برساند».
وی دیگر ابعاد شخصیتی امام(ره) را مورد توجه قرار داد و بیان کرد: «امام مردی با تقوا، متعبد، عارف و زاهد بود. همانطور که خودشان فرمودند؛ هیچگاه نماز اول وقتشان فوت نشد. حتی زمانی که در بیمارستان بستری بودند با شرایط سخت جسمانی که داشت نماز اول وقتش ترک نشد. شجاعت امام(ره) در حد اعلی بود و میگفت هیچگاه نترسیدم و فرماندهی جنگ در آن شرایط که همه دنیا علیه ما بودند با تدبیر و شجاعت امام(ره) پایان زیبایی داشت و هنوز هم که هنوز است ما مهمان سفره تدبیر حضرت امام راحل هستیم».
* روایت خواندنی از اهمیت رهبر کبیر انقلاب به تحکیم بنیان خانواده
بیتا درباره چگونگی رفتار امام با همسر و فرزندانشان گفت: «شخصیت امام در خانه و در میان اعضای خانواده شخصیتی متفاوت از آنچه دیگران میشناختند بود. ایشان احترام بسیار زیادی برای خانواده و به خصوص همسرشان قائل بودند و ایشان را بسیار مورد تکریم قرار میدادند.
امام خمینی (ره) هیچگاه تنها غذا نمیخوردند به نوعی باید همیشه در جمع خانواده غذایشان را میل میکردند. گاهی که همسر ایشان برای دیدار اقوام یا زیارت به مسافرت میرفتند امام(ره) از عروس یا دخترانشان میخواستند تا برای صرف غذا ایشان را همراهی کنند.
روزی همسر امام راحل قرار بود که از مسافرت برگردند و زمان رسیدن ایشان به منزل در وقت ظهر بود اما هواپیما تأخیر داشت و چون آن زمان وسایل ارتباطی مانند امروز گسترده نبود خبر تاخیر به امام نرسید و امام تا ساعاتی از عصر صبر کردند تا همسرشان به خانه برسند و بعد در کنار ایشان ناهار را میل کردند».
وی به یکی از مهمانیهای امام(ره) در آن دوران اشاره کرد و گفت: «رمضان سال ۶۵ بود که یک مهمانی افطاری از طرف امام(ره) برگزار شد که همه شخصیتهای کشوری و لشکری در آن دعوت بودند. بعد از اقامه نماز مدعوین سر سفره نشستند و رهبر کبیر انقلاب نیز به احترام مهمانها سر سفره حاضر شدند و بعد از صرف یک فنجان آب گرم به رسم قدیم خود نزد خانواده رفته و در کنار آنها افطار کردند».
* نگاهی به بازسازی حسینیه جماران و مخالفت امام(ره) با تجملات
بیتا در خصوص اینکه چگونه میتوان از امام الگو گرفت، اینگونه گفت: «تمام رفتار و سکنات امام(ره) الگو و برای دیگران درس زندگی بود. ایشان شخصیتی بود که با قاطعیت میگفت تا به حال نمازم به تأخیر نیفتاده است.
امام(ره) با عمل به توصیههای دین و امامان معصوم، ما را به راه درست راهنمایی و به ما الگوی رفتاری میدهد. ایشان آنقدر برای زن و شخصیت او ارزش قائل بود که فرمود از دامن زن، مرد به معراج میرود. ایشان بندهای مخلص بود که در رفتارش هیچ غل و غش و پیرایهای نبود. با مردم بسیار صادق و رو راست بود. غذای ساده میخورد. از اسراف پرهیز کرده و از کوچکترین فرصتها نیز برای عبادت استفاده میکرد. ساده زیستی امام(ره) به عنوان رهبر یک انقلاب بزرگ نکتهای بسیار مهم است.
ایشان هیچگاه به دنبال تجملات نبودند. یادم میآید زمانی میخواستند حسینیه جماران را که امام(ره) دیدارهای خود را در آنجا برگزار میکردند، سفیدکاری کنند. حدود چهار الی پنج متر از آن محل را سفید کرده بودند و زمانی که امام متوجه موضوع شدند گفتند نیازی نیست و به همین شکل خوب است».
* زمان رحلت امام (ره) در جماران نبودم
از او خواستم تا درباره روز رحلت امام(ره) صحبت کند، گفت؛ «آن زمان من در جماران نبوده و به قم برگشته بودم. زمانی که اخبار اعلام کرد برای امام(ره) بسیار دعا کنید متوجه شدم که حال ایشان بسیار وخیم است. وقتی که رادیو شروع به پخش قرآن کرد برایم مسجل شد که اتفاق ناگواری افتاده است؛ با همه شمارههایی که از تهران داشتم تماس گرفتم هیچ کس پاسخگو نبود. ساعت هفت بود که رادیو به صورت رسمی خبر رحلت را اعلام کرد. انگار دنیا روی سرم آوار شد زیرا با وجود بیماری حضرت امام(ره) هیچگاه به روزی که بخواهم خبر فوت ایشان را بشنوم فکر نمیکردم و همیشه امیدوار بودم که ایشان بهبود پیدا کنند».
وی میگوید: «همانگونه که رهبر انقلاب فرمودند این انقلاب بینام خمینی(ره) در هیچ جای جهان شناخته شده نیست و میبینیم که هر کجا بخواهند از ایران حرف بزنند از امام(ره) به عنوان یک ابرمرد یاد میکنند. امام خمینی (ره) خشت محکم و سنگ بنای اساسی انقلاب را گذاشت و امروز که انقلاب ما به دنیا صادر شده، همه دنیا بسیج شدهاند تا این اقتدار را از بین ببرند و برای رسیدن به هدفشان به هر وسیلهای متوسل میشوند و این دشمنی نشانگر آن است که به لطف خدا ما توانستهایم در عرصه بینالملل بسیار قوی ظاهر شویم وگرنه این همه دشمنی بیمعناست.»
بازی نبرد هور یک سرگرمی مناسب و منطبق بر ارزشهای دینی و ملی برای اوقات فراغت کودکان و نوجوانان است که بر اساس پژوهش و مصاحبه با رزمندگان غواص دوران دفاع مقدس تولید شده است.
این بازی حاصل تلاش تیمهای فنی، هنری و پژوهشی موسسه مهاد رسانه پژوه شیراز است که از موسسات مرتبط با سازمان فضای مجازی سراج است. ایده اولیه تولید این بازی مربوط به ابتدای سال ۹۳ است که نهایتا در زمستان ۹۳ تصویب و مراحل پژوهش و پیش تولید آن آغاز شد. پس از مطالعه و بررسی جزئیات عملیات های مختلف دوران دفاع مقدس از نظر منطقه عملیاتی و نوع عملیات، ماموریتهای واحدهای شناسایی و تخریب و مناطق هور و نیزار و آبراه به دلیل جذابیت های ویژه برای کودکان و نوجوانان، به عنوان پایه اصلی طراحی بازی انتخاب شد.
نبرد هور، علاوه بر پژوهشهای کتابخانهای، بهرهمند از مشاوره رزمنده دوران دفاع مقدس برادر جانباز جلیل عابدینی (از نیروهای واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۱۹ فجر و مربی و راهنمای گردان های غواصی) است.
مخاطب در نبرد هور علاوه بر بازی و آشنایی با عملیات شناسایی و تخریب ، اطلاعات بیشتری در خصوص عملیات های مهم دوران دفاع مقدس که نیروهای غواص نقش مهمی در اجرای آن داشته اند مانند والفجر۸ (که نیروهای غواص ده ها بار از عرض رودخانه اروند عبور کرده اند)، خیبر ، کربلای۴ و کربلای ۵ به دست می آورد. همچنین مخاطب میتواند با تجهیزات غواصی، مهارت ها و توانمندی های مورد نیاز یک غواص و سختی ها و مشکلات گردان های غواصی آشنا شود.
گرامیداشت ۱۷۵ شهید غواص تازه تفحص شده عملیات کربلای ۴ و آشنایی مختصر با این شهیدان نیز بخش دیگر محتوای بازی نبرد هور است.
اصلیترین اهداف تولید این بازی عبارتند از:
۱. آشنایی کودک و نوجوان نسل سوم انقلاب اسلامی با فضا ، ابزارها و ابتکارات و معنویات دفاع مقدس در حوزه شناسایی و غواصی در هورهای منطقه جنوب کشور
۲. معرفی شهدای دفاع مقدس به ویژه شهدای غواص و گردان های تخریب و شناسایی
۳. آشنایی کودکان و نوجوانان با روش های شناسایی و تخریب (در مقابله با دشمن) در دوران دفاع مقدس
این بازی شامل ۳ مرحله است و در هر مرحله آن دو ماموریت باید به انجام برسد. مأموریت اصلی هر مرحله، شناسایی موانع و مواضع دشمن و تخریب آنهاست.
با توجه به جذابیتهای خاص عملیات آبی و خاکی و فضای نیزه و آبراه و...، ویژگیهای منطقه هورالعظیم و جزایر مجنون به عنوان منابع محیط اصلی بازی در نظر گرفته شده که از نیزارها پوشیده شده و نهرهای کوچک و بزرگ آب در بین نیزارها وجود دارد.
این بازی هفته آینده رونمایی میشود.
به گزارش فرهنگ نیوز ، دقایقی پیش مراسم تشییع و خاکسپاری زائران عربستانی با حضور مقامات استانی خراسان رضوی در حرم مطهر برگزار شد.
گفتنی است؛ تعدادی از زائران عربستانی که در هتل توحید مشهد اقامت داشتند به دلیل سمپاشی این هتل با سموم غیرمجاز دچار مسمومیت شده بودند و در دو روز گذشته با علائمی نظیر تهوع، سرگیجه، افت فشار خون و کاهش هوشیاری به بیمارستان امام رضا (ع) مشهد منتقل شدند که به رغم تلاش کادر پزشکی چهار نفر از آنان شامل یک دختر 14 ساله و سه کودک به علت وخامت شدید حال عمومی فوت کردند.
در همین راستا به منظور رسیدگی به ابعاد مختلف موضوع و عیادت از مسمومان، معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی به مشهد مقدس سفر کرده و از نزدیک در جریان امور قرار گرفتند و قوه قضائیه و دادگستری خراسان رضوی پیگیر جدی این موضوع هستند.
کشور پاکستان در طول سه دهه اخیر همواره به عنوان مامن امنی برای جریان های تکفیری در سراسر جهان محسوب می شده است. حضور فعال گروه های تروریستی نظیر القاعده و شعب آن و جریان های تکفیری مانند لشکر طیبه، تحریک طالبان پاکستان، لشکر جنگوی، سپاه صحابه، شبکه حقانی و... به وضوح از پاکستان به عنوان مکانی بی نظیر برای گروه های سلفی تبدیل کرده است تا جایی که بسیاری از تحلیلگران جهان از این کشور به عنوان بزرگترین صادر کننده تروریسم و خطرناک ترین مکان جهان نام می برند. اسامه بن لادن رهبر پیشین القاعده، ایمن الظواهری رهبر کنونی القاعده ، ملاعمر رهبر طالبان افغانستان، حکیم الله محسود رهبر پیشین طالبان پاکستان و سایر رهبران این گروه، جلال الدین حقانی رهبر شبکه حقانی، گلبدین حکمتیار و... همگی در پاکستان حضور داشته و به فعالیت می پردازند.
چند صباحی است که با قدرت گیری روزافزون تروریست های داعش در منطقه عراق و شام از میزان توجهات به تحولات پاکستان و افغانستان کاسته شده است. به واقع فعالیت شدیدا افراط گرایانه تکفیری های داعش موجب به حاشیه راندن گروه های نزدیک به القاعده شده است. جوانان تندرو و عمدتا کم سواد جذب اقدامات رادیکالی داعش شده و عزم سفر به سوی خلافت خود خوانده ابوبکر البغدادی نموده اند.
بر خلاف رویه ای که در طول سه دهه اخیر بر کشورهای اسلامی حاکم بوده، این بار این به ظاهر جهادی ها به سوی پاکستان و افغانستان نیامده و عازم عراق شده اند تا جایی که شماری از جوانان پاکستانی نیز هم اکنون در سوریه و عراق مشغول فعالیت اند.
خبرگزاری فرانسه در همین باره به تحقیقاتی در رابطه با فعالیت های جریان های تکفیری در پاکستان پرداخته و از رشد زیر زمینی داعش در این کشور خبر داده است. به گزارش فرانس پرس پس از نمو گرفتن داعش در افغانستان، هم اکنون تکفیری های داعش در پی تحرکاتی در پاکستان برآمده اند، تحرکاتی که می تواند پاکستان و افغانستان را بیش از هر زمانی ناامن سازد.
به گزارش فرانس پرس نگرانی نسبت به رشد داعش محدود به عموم مردم و نیروهای دولتی نبوده و حتی شاهد اقدامات مقابله به مثل از سوی جریان های رقیب نزدیک به القاعده هستیم، امری که در درگیری شدید طالبان با نیروهای وابسته به داعش در افغانستان به وضوح قابل مشاهده بود. به نوشته ی این رسانه ی فرانسوی لشکر جنگوی بیش از هر زمانی برای فرمانبرداری از داعش ابراز تمایل می نماید. تروریست های داعش اولین اقدام تخریبی خود را در ماه گذشته و در شهر کراچی آغاز نمودند، رخدادی که به مرگ 45 شیعه اسماعیلی در اثر به گلوله بستن یک اتوبوس زائر منجر شد. مسئولیت این حمله را داعش رسما برعهده گرفت. این نخستین باری بود که این گروه مسئولیت یک حمله را در پاکستان که هزاران کیلومتر تا مبدأ «خلافت» ادعایی در عراق و سوریه فاصله دارد، برعهده می گرفت.
به گزارش خبرگزاری فرانسه به نظر می آید که لشگر جنگوی از حالت یک نیروی محلی شدیدا ضد شیعی خارج شده و جنبه فراملی پیدا کرده است، امری که نمونه آن را می توان در بیعت بوکوحرام در نیجریه و یا انصار بیت المقدس در مصر و همچنین تکفیری های لیبی با داعش مشاهده نمود.
نویسنده این رسانه در تایید اظهارات خود به نیاز متقابل داعش و لشکر جنگوی به یکدیگر می پردازد. از یک سو لشکر جنگوی نیاز به یک حامی معنوی و مالی در سطح کلان دارد و از سوی دیگر نیز تروریست های داعش جهت مشروعیت هر چه بیشتر و دستیابی به آرمان اساسی (تاسیس یک خلافت در سطح جهان اسلام) نیاز به داشتن متحدینی در سراسر منطقه دارند.
فرانس پرس به نقل از یکی از مسئولان بلندپایه سرویسهای اطلاعاتی پاکستان که از سالها پیش لشکر جنگوی را زیر نظر دارد، آورده است که این گروه (لشکر جنگوی) که در جنوب پنجاب، ثروتمندترین و پرجمعیتترین ایالت پاکستان تشکیل شد، در سالهای اخیر صدها جنگجو را به سوریه و عراق فرستاده است که بیشتر این افراد از طبقه متوسط و تحصیل کرده بودند.
بنابر داده های منابع امنیتی یکی از حربه های داعش جهت گسترش حوزه نفوذ خود آموزش شهروندان دیگر کشورها در عراق و سوریه و سپس اعزام آن ها بسان یک مبلغ به کشورهای مبدا می باشد تا زمینه را برای نفوذ هرچه بیشتر این جریان مهیا نماید. منبع امنیتی که با فرانس پرس گفتگو کرده بر این امر صحه گذارده و از فعالیت نیروهای وابسته به داعش در پاکستان سخن رانده است.
نکته حائز اهمیت دیگر آن که بر خلاف رویه های پیشین که عموما عناصر کم سواد و وابسته به طبقات پایین به سوی جریان های سلفی گرایش می نمایند، عمده اعضای پاکستانی داعش را افراد تحصیل کرده و وابسته به طبقات متوسط پاکستان تشکیل می دهند. یکی از مسئولان اطلاعاتی پاکستان در این رابطه گفته است: «این افراطیون تحصیل کرده زندگی عادی در جامعه دارند و تفکر افراطی را از اینترنت می گیرند و همین امر شناسایی آنها را در جامعه دشوار می کند.» یکی دیگر از مسئولان امنیتی پاکستان نیز اظهار داشته است که مناقشه سوریه و شکل و شمایل قومی آن در افراطی شدن بیش از پیش جوانان بسیار تحصیل کرده نقش داشته است، امری که مورد تایید عموم مطلعین نیز می باشد. یکی از اعضای سابق لشکر جنگوی در همین رابطه اعلام کرده است که در حال حاضر این داعش و خاورمیانه است که بیشتر، جوانان شورشی پاکستان را که آماده مبارزه هستند، به سمت خود می کشد، نه طالبان و القاعده.
این عضو لشکر جنگوی می گوید: «بر خلاف آنچه که قبلا وجود داشت اکنون اخبار مربوط به سوریه، عراق و یمن است که در چترومهای افراطگرایان در اینترنت در پاکستان مورد بحث قرار می گیرد.»
به باور ناظران امنیتی پاکستان، لشکر جنگوی از سال 2013 جنگجویانی در عراق دارد و حتی یک پایگاه آموزشی در آنجا دایر کرده است. لشکر جنگوی با توجه به نزدیکی بسیار زیادی که از لحاظ اعتقادی (ایدئولوژیک) با داعش دارد (هر دو آنها به شدت مخالف شیعیان هستند) احتمال ایجاد ائتلافی مستحکم میان آن ها بیش از هر زمانی قابل تصور است.
به گزارش فرانس پرس مقامات امنیتی پاکستان تهدید اصلی در مقطع کنونی برای پاکستان شبهنظامیان لشکر جنگوی هستند که از عراق و سوریه بازمی گردند زیرا آنها می توانند به خشونتهای قومی بر ضد اقلیتها دامن بزنند. به گفته یک مسئول بلندپایه سرویسهای امنیتی پاکستان، لشکر جنگوی که در گذشته بسیار نزدیک به القاعده تلقی می شد، اکنون تلاش می کند عملیات خود را گسترش دهد و از وضعیت یک گروه مسلح محلی ضد شیعه به یک شبکه فراملی متحد با داعش تبدیل شود.
گفتنی است که با شکل گیری هسته های تروریستی داعش در عراق و سوریه، شعب این جریان افراطی به گونه ای قارچ وار در حال رشد در سطح کشورهای جهان اسلام هستند، امری که می تواند پیامدهای امنیتی ناگواری را برای سایر کشورهای منطقه و اسلامی در بر داشته باشد. هم اکنون در چهار سوی کشورمان جریان های تکفیری نزدیک به داعش در حال جولان دادن هستند. عراق، افغانستان، پاکستان و برخی کشورهای جنوبی خلیج فارس به مامنی برای تکفیری ها تبدیل شده که توجه هر چه بیشتر مسئولین امنیتی کشورمان را برای مقابله با مخاطرات احتمالی بیش از هر زمانی می طلبد.
گروه اجتماعی فرهنگ نیوز-مهدی مهدیان: بدون شک این روزها یکی از بحث های داغ مردم در کوچه و خیابان بحث اقتصادی و افزایش قیمت ها و همچنین ناتوانی خانواده ها در زمینه اقتصاد است.اگر چه این بحث با عملکرد مسئولان مخصوصا مسئولان اقتصادی رابطه ای متقابل دارد اما توپ مشکلات اقتصادی دائما بین مردم و مسئولین در حال پاس کاری است.طوری که مسئولین سند حقانیت را برای خود می زنند ولی مردم هم همه مشکلات را شش دانگ به نام مسئولین زده اند.
اما در این میان به نظر می رسد درباره این مشکلات حلقه های گمشده ای قابل یافت باشد که بدون شک یکی از این حلقه ها که هم مردم و هم مسئولین با وجود تاکیدات فراوان رهبری در قبال آن کاهلی داشتند، بحث اقتصاد مقاومتی و توجه به توان داخلی و خرید جنس ایرانی است.
توجه به تولید و جنس ایرانی مهمترین راه شکوفایی اقتصاد
البته ناگفته نماند که گره کور عدم بهبود شرایط اقتصادی یک علت و یک مقصر و مشکل ندارد و عملا تعداد دلایل به وجود آمدن این گره کور بسیار زیاد است.بدون شک یکی از دلایل به وجود آمدن شرایط فعلی عدم توجه به تولیدات داخلی و توجه به تولیدات خارجی است که می تواند یکی از بزرگترین آفت های اقتصاد یک کشور از جمله ایران لقب بگیرد.مسئله ای که از پای مردم گرفته تا پای مسئولین صداوسیما و اقتصاد و آموزش و پرورش و حتی تولید کنندگان در آن گیر است.
اگر بخواهیم به صورت جزئی تر به این مسئله بپردازیم، مسئله خرید جنس ایرانی یکی از مهمترین مسائلی است که بی توجهی به آن باعث شده است تا حال و روز اقتصاد ما این روزها خوب نباشد.عدم توجه مردم و عدم حمایت از تولید کننده، واردات بی رویه جنس های مختلف(حتی بی کیفیت تر از جنس ایرانی) به کشور، عدم تبلیغات مناسب و معرفی جنس های ایرانی به مردم توسط رسانه ها از جمله صدا و سیما، تبلیغ بی رویه جنس خارجی در کشور،از جمله رسانه ها، عدم وجود برنامه ای مدون و قاطع به منظور حمایت از جنس ایرانی در کتاب های درسی دانش آموزان، تنها بخشی از بی مهری های جامعه به جنس ایرانی بوده است.
ژاپن و چین چگونه به قطب های اقتصادی جهان تبدیل شدند؟
بانگاهی گذرا به پیشرفت های اقتصادی کشورهای مختلف از جمله کشورهایی که در کوتاه ترین مدت، بیشترین پیشرفت ها را داشتند، نقش اهمیت به تولید داخلی و البته خرید جنس آن کشور توسط مردم نقش به سزایی داشته است.کشورهایی نظیر چین و ژاپن که امروزه هر کدام، به عنوان یکی از قطب های اقتصادی جهان محسوب می شوند به همین ترتیب بوده است.
اگرچه رسیدن به این عنوان اقتصادی در جهان از پارامترهای دیگری هم برخوردار است اما به نظر می رسد، خرید جنس داخلی برای هر کشور می تواند یکی از مهمترین پارامترهای رسیدن به اقتصاد سالم و شکوهمند باشد.مطمئنا این امر در ایران هم مستثنی نیست و تبلیغات گسترده به منظور توجه شهروندان به اجناس ایرانی بسیار حائز اهمیت است.مسئله ای که اخیراً باز هم مورد تاکید رهبری قرار گرفته است، ایشان تاکید کردند: تبلیغ مصرف کالای داخلی توسط رسانه ها و صدا و سیما بسیار تاثیرگذار است رسانه ها و صداوسیما ، بایستی روی مسئلهی مصرف داخلی و تولید داخلی به معنای واقعی کلمه کار کنند؛ اینها تأثیر میگذارد.
اجناس داخلی اسیر ضد تبلیغات داخلی
این در حالی است که صدا و سیما و دیگر رسانه ها نه تنها توجه خاصی به تبلیغ اجناس ایرانی ندارند بلکه اخیراً به دلیل سود کلان در حوزه تبلیغ کالاهای خارجی، شدیداً به سمت تبلیغ این کالاها روی آورده اند.از طرفی تبلیغات دائمی شبکه های ماهواره ای از محصولات خارجی و همچنین رؤیای برند گرایی برخی از خانواده ها می تواند روند خرید جنس ایرانی را در کشور کندتر کند و واردات بی رویه و عدم حمایت مسئولان از تولید کنندگان هم می تواند تیر خلاص را برپیکره تولید و جنس ایرانی بزند.
اما به راستی با همه ضد تبلیغاتی که درباره محصولات ایرانی وجود دارد، کیفیت محصولات و اجناس ایرانی بی اعتبار نیست حتی در برخی از اجناس کیفیت محصولات با کیفیت درجه یک محصولات خارجی برابری می کند و اغراق نیست اگر بگوییم برتر است.با تامل در بخشی از تولیدات محصولات خانگی نظیر لوازم خانگی مشاهده می کنیم که علاوه بر کیفیت محصول، قیمت آن نسبت به جنس مشابه خارجی بسیار ارزان تر است.برای مثال در محصولات لامپ کم مصرف واقعا برخی از تولیدات داخل علاوه بر کیفیت بسیار بهتر از جنس خارجی از قیمت بسیار مناسب تر و بهتری برخوردار است.این نشان می دهد که اگر به تولید هر محصولی اهمیت داده شود می توان به کیفیت هم دست یافت.کیفیتی که بهانه ای شده برای ایرانی ها تا جنس ایرانی نخرند.اگر چه بعضا عدم وجود کیفیت برخی از اجناس داخلی باعث عدم خرید آن می شود.
اما سوالی که اینجا مطرح می شود این است که اگر به همان محصول بی کیفیت توجهی نشود و خریداری نشود و ایرادات آن توسط مشتریان خریداری نشود، تولید کننده چگونه بتواند کیفیت محصول خود را افزایش دهد؟ این در حالی است که قطعا جنس بی کیفیت ایرانی از اجناس درجه 3 و یا درجه 4 چینی بهتر است که متاسفانه به صورت مشکوکی با فراوانی زیاد به کشور وارد می شود.
مردم ایران چقدر جنس ایرانی را می شناسند؟
این مسئله نشان می دهد تولید ایرانی در خاک ایران غریب است و در کنار این واردات تفکر برخی از خانواده ها که همواره به دنبال برند و مارک خارجی هستند، به اثبات این مسئله دامن می زنند.اخیرا در بازار مختلف محصولات داخلی مشاهده می شود که مثلا یک پوشاک ایرانی که از کیفیت مناسبی هم برخوردار است به دلیل اینکه مورد استقبال خریداران داخلی قرار بگیرد بر روی پوشاک، مارک و برند خارجی درج می شود.
با همه این اوصاف به نظر می رسد در ایران خانواده های ایرانی در باب خرید محصولات داخلی به دوقسمت آگاه و ناآگاه از کیفیت و قیمت محصولات داخلی تقسیم می شوند.دسته اول، گروهی هستند که از کیفیت و قیمت محصولات داخلی آگاه هستند، اما همواره در ماهواره ها و تلویزیون داخلی به دنبال تبلیغات اجناس خارجی و برند هستند و دسته دوم متشکل از گروهی است که ذهنیت بدی نسبت به محصولات ایرانی ندارند. اما تنها به دلیل کیفیت و قیمت مناسب به سراغ اجناس خارجی می روند.اینجا است که نقش رسانه ها و تبلیغات و نقش دستگاه های مختلف اجرایی به چشم می آید.چرا که اگر واقعیت تناسب مرغوبیت جنس ایرانی با قیمت آن برای مردم مسجل شود قطعا مردم به آن توجه می کنند.
چه کنیم تا تولید و فروش ایرانی جان بگیرد
اما نکته قابل تامل این است که برای رسیدن به این هدف همکاری همه دستگاه های اجرایی، رسانه ها،تولید کنندگان و مردم را می طلبد که باید فرهنگ سازی دقیق در راه خرید اجناس ایرانی صورت گیرد.
در این راه ابتدا باید موانع تولید توسط مسئولان مربوطه و مخصوصا دولت در هربخشی برداشته شود و به جای هزینه های گزاف برای واردات به بخش تولید آن هم در بخش های مختلف توجه شود.که در صورت وقوع چنین شرایطی عملاً به بخش های عظیمی از اقتصاد مقاومتی توجه شده است.اقتصادی که همه هم و غمش تولید ایرانی و خرید ایرانی است که عملا راه آزادی اقتصادی ایران هم محسوب می شود.
در مرحله بعد باید همه هم و غم آموزش کشور در بخش اقتصاد، این موضوع قرار بگیرد، چرا که دانش آموزان که آینده سازان این کشور هستند باید از همان دوران نوجوانی در تفکرشان این بحث نهادینه شود.امروزه یکی از مشکلات جدی جوانانی که نه تنها در خرید اجناس بلکه در تک تک مراحل زندگیشان به آن سوی مرزها می اندیشند، عدم آگاهی از محاسن خوداتکایی در کشور و البته عدم خودباوری و اعتماد به نفس است که این می تواند بزرگترین آفت تفکرات جوانان کشور باشد.
در مرحله سوم،می توان به نقش رسانه ها مخصوصا رسانه ملی به عنوان یکی از مهمترین نقش ها اشاره داشت.برای مثال، کافی است رسانه ملی می تواند درکنار تبلیغات جنس ایرانی، توجه هرچند کم، به تولید و اجناس داخلی، در سریال ها و برنامه های مختلف تولیدی داشته باشد.متاسفانه اکنون شاهدیم که نه تنها در تبلیغات رسانه ملی خبر خاصی از تولید داخلی نیست بلکه در سریال ها و برنامه های مخالف، از اجناس خارجی استفاده می شود.اما می توان با آسیب شناسی اجتماعی این جریان و تصمیم جدی در این حوزه و با کمی نگاه مادی نداشتن به آن، با افتخار به امورات تولید داخلی در برنامه ها و سریال های صدا و سیما پرداخت.
و اما در مرحله آخر می توان به جلب نظر مردم و اهمیت ویژه مردم به عنوان نجات دهندگان واقعی اجناس داخلی اشاره کرد.فقط یک احساس مسئولیت کافی است که اجناس ایرانی از غربت خارج شوند.برای مثال می شود به این مسئله اشاره کرد که یکی از مخاطبین با ارسال مطلبی مدعی شده بود" برای خرید یک گاز 5شعله راهی بازار شدم و بعد از تحقیقات مختصری، یک گاز به اصطلاح معتبر خارجی که قیمتش نسبت به گاز مشابه ساخت داخل، دوبرابر بود خریداری کردم.اما بعد از چندماه به دلیل استفاده از فر گاز همه دکمه های شعله های گاز ذوب شد. در حالی که نمونه های داخلی آن با کیفیت بهتری روبرو بوده است."
این اوصاف بیانگر آن است با کمی احساس مسئولیت و تغییر نگرش در مردم، می توان امید داشت که مردم هم جنس ایرانی بخرند و هم پول کمتری پرداخت کنند و مهمتر از آن به روند بهبود کیفیت محصولات داخلی کمک کنند.
به گزارش گروه بین الملل فرهنگ نیوز، یک سال از زمان اشغال موصل توسط تکفیری های داعش می گذرد. درست یک سال پیش در همین زمان با حمله ی داعش به عراق بسیاری از معادلات در سطح خاورمیانه دگرگون شد. تکفیری های داعش پا را از سوریه فراتر نهاده و وارد دومین کشور منطقه شده اند.
هم اکنون تکفیری های داعش مناطق وسیعی از دو کشور عراق و سوریه را تحت تصرف خود دارند که به باور شماری از کارشناس وسعت سرزمین های خلافت خود خوانده ابوبکر البغدادی چیزی در حدود کشور بریتانیا می باشد.
نحوه زندگی شهروندان تحت سیطره داعش یکی از موضوع ابهام آمیز است که تا کنون به دلیل عدم وجود اسناد، تصاویر و فیلم هایی در این باره کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سی ان ان تصاویری در این رابطه و چگونگی زندگی شهروندان در موصل دومین شهر بزرگ عراق بدست آورده که در زیر قابل مشاهده است: